آدمها همیشه سعی میکنند نعمتهایت را برایت بشمارند.
پنجشنبه, ۵ مهر ۱۴۰۳، ۰۸:۳۳ ب.ظ
گریسی گفت «بنوش! کیف کن! چون چهار روز دیگه به معنای واقعی کلمه میمیری! چهارستون بدنت هنوز سالمه. کلهات هنوز درست کار میکنه.» اون نالهای شبیه آدمهای عزادار کرد. به او حق دادم. آدمها همیشه سعی میکنند نعمتهایت را برایت بشمارند، ولی حساب و کتابشان چپ اندر قیچی است. گریسی آرام زد روی زانوی اون «تو یه بدن نیستی که روح داره، یه روحی هستی که بدن داره. به زودی حتی این لباس سرهمی نکبتی هم که تماموقت تنته دیگه مال خودت نیست، اون وقته که آزاد میشی.»
استیو تولتز/ هر چه باداباد/ ص. ۱۴۱