مرا آفرید آن که دوستم داشت

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خیانت» ثبت شده است

تحلیل مهم

 

میلاد رضایی: «یک نکته مهم هم این وسط بود که طرفین نمی‌خواستند رسانه شود و با تاکید دفتر رهبری و بخش رسانه ای دفتر ایشان به رسانه ها درز پیدا کرده این است که رهبر ایران اجازه مذاکره غیر مستقیم را به افرادی که به شدت خواستار مذاکره بودند، تنها با این شرط داده است که مذاکرات تنها در چارچوب مباحث هسته ای باشد.

سیاسیون ایرانی و آمریکایی به شدت تلاش کرده بودند این موضوع رسانه نشود.

شاید یکی باید توضیح دهد که چرا حتی افرادی مثل سردار باقری هم به این موضوع بسیار مهم ورود نکرده‌اند؟

خب این موضوع خیلی از مسائل را تغییر می‌دهد.

همانطور که رهبری اشاره کردند (به نقل از اکانت‌های مرتبط با دفتر ایشان) این امر باعث می‌شود ایران دست برتر را داشته باشد و از طرف دیگر دست سیاسیون غرب‌گرا داخلی را بابت شیطنت در مذاکره و هزینه کردن از بخش‌های دیگر کاملا بسته شود و عملا این مذاکرات صرفا برای دولت آمریکا برای مقابله با ایران فقط کارایی رسانه‌ای دارد هرچند که در بخش محور مقاومت بازهم برای ما هزینه‌زا هست و آمریکا می‌تواند در صورت اطمینان از این که ایران واکنشی نشان نمی‌دهد به فکر حمله مستقیم زمینی به یمن و تغییرات ساختار حشد شعبی عراق باشد.

هرچند که بعید می‌دانم رهبر انقلاب اجازه چنین کاری را بدهند ولی فراموش نکنید همان افرادی که به اصرار سراغ رهبری رفتند و اجازه مذاکره را برخلاف میل ایشان گرفتند، بیکار نخواهند نشست.

کاهش نمایشی قیمت دلار نشان می‌دهد این افراد برای اینکه مذاکرات انجام شود دست به هر کاری از جمله افزایش قیمت دلار زده بودند.

ما امیدواریم که با ورود دستگاه قضایی و پلیس امنیت اقتصادی تیغ این ابزار قدرت سیاسیون غربگدا به شدت کند شود.

اخیرا مرعشی دوباره صحبت‌هایی را در بحث حل شدن همه مشکلات در مذاکره با آمریکا مطرح کرده است که بسیار خطرناک است.

فراموش نکنید امثال حسن روحانی و مابقی افرادی که برجام را رقم زدند و مدعی بودند همه مسولیت بر عهده من است وقتی گند کارشان در آمد می‌گفتند مگر برجام را ما آورده ایم؟ برجام را خدا آورده است.

این جماعت لیبرال مسلک که در هر حزب و جایگاهی ممکن است حضور داشته باشند به خدای خود رحم نکردند و نمی‌کنند چطور انتظار دارید به مردم رحم کنند؟

اینجاست که خود مردم باید از ابتدا مواظب تحرکات این دسته از سیاسیون باشند که البته به لطف خدا و آگاهی مردم در این دوره به شدت تحت فشار هستند.

وظیفه ما مردم این است که این آگاهی را در جامعه افزایش دهیم و در فضای مجازی یادآوری کنیم که سرنوشت مذاکرات قبلی به چه سمتی رفت و امروز هم اگر افراد خود را خارج از چارچوب تعیین شده رهبری ببینند و فکر کنند که هر غلطی کنند کسی به آنها کاری ندارد، ما با یک برجام مانند دیگری و تصویب 20 دقیقه آن روبرو خواهیم شد. 

پس اینبار باید از همین ابتدا حواسمان به این موضوع جمع باشد و در این امر مطالبه‌گر باشیم.

دو ماه آمریکا سرگرم شود کافی است و بعد از آن خواهید دید که چگونه همین آمریکا بخاطر اینکه نتوانسته از ایران امتیاز بگیرد چطور پرونده‌های اطلاعاتی نوکرانش را برملا می‌کند.

تاکید دفتر رهبری مبنی بر اینکه این مذاکرات با این شرط آغاز شده که فقط در چارچوب مباحث هسته‌ای و رفع تحریم باشد نشان دهنده زیرکی و نظارت کامل ایشان بر مذاکرات است و این پیام را به ما می‌دهد که لازم نیست مانند برجام نگران باشیم.

پس نگذارید در فضای رسانه‌ای با طرح مباحثی که شما را از نظر فکری از همین الان شکست خورده معرفی می‌کند، اراده شما عزیزان را سست کنند. چرا که این بخش از سیاسیون غربگدا زمانی می‌توانند یک برجام دیگر را ۲۰ دقیقه ای در مجلس تصویب کنند که مردم ناامید شده باشند و دنبال کنشگری نروند. 

با قدرت وارد شوید و این هم نظر خودم هست که امید زیادی دارم که بعد از این که این مذاکرات شکست خورد ایران به سمت تثبیت بازدارندگی هسته ای خودش حرکت می‌کند. پس تا آن زمان مطالبه هسته ای شدن ایران را باید با تمام قدرت انجام دهیم.

 

@CITYOFSUN

 

در حالی که رهبر انقلاب در تمام دیدارها و سخنرانیهای اخیر تأکید داشتند که تجربه می‌گوید مذاکره با آمریکا هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نیست، و ظاهراً خلبان و جراح گفتند چشم (بابا پنجعلی بود می‌گفت الکی می‌گه) باز کش و واکش معیشت و تحریم و سایه جنگ راه انداختند تا گرفت‌. حتی سردار باقری پشت وفاق در آمد که آقا فرمودند «مذاکره غیرمستقیم» اوکی است. بروید جلو عین شیر پشتتان هستم.

 

ترامپ گفت مستقیم این‌ها تکذیب کردند گفتند غیر مستقیم، آقای خوش چشم را آوردند توی تلویزیون صحبت کند. دکتر زادبر در اینستاگرام و توییتر قلم زد که مگر اولین بار است غیر مستقیم مذاکره می‌کنیم و اصلاً بد نیست چرا دارید می‌گویید بد است؟

 

گفتیم باشد.

 

یا اینکه ترامپ عصری صحبت کرد و باسنش را حواله روحانی و ظریف کرد که جلسه مشورتی گذاشته بودند و گرای ۸ کارت برنده پزشکیان را ارسال می‌کردند.

 

یعنی قشنگ گذاشت توی کاسه عراقچی، عین اکراین روزهای اول مهر خوردن حکم وزارتش.

 

تا اینکه باز رهبری «حرف مرا از زبان خودم بشنوید» دوباره با این توییت به سمع و نظر مردم رساند. البته مردمی که هسته سخت نظامند نه آن‌هایی که خمیر بازی حجاریان هستند. 

 

 

هرچند اصلاحات بارها و بارها ثابت کردند که آنچه ندارند غیرت و شعور است و چه باسنی بهتر از باسن ترامپ صلح‌طلب تاجرمسلک ظریف جان، نه؟

 

برای بسته نزدیکی که با شور برای شهید رئیسی گریه کرد اما با شعور انتخاب نکرد (سلام دختر شاگرد بنا)، فیلمی فرستادم از تجربه لیبی. نوشت: «ما رهبری دوراندیش و فرزانه مثل حضرت آقا داریم از دشمنان خارجی نمی‌ترسیم اما دشمنان داخلی یا همون شیوخ نهروان در کشور چند قطبی ایجاد کردند و این از ناو های هواپیما بر آمریکا خطر ناک تره متاسفانه»

نوشتم: «شیوخ نهروان مثل باغی انقلاب (خاتمی) کروبی و روحانی دیگه؟

موافقم باهات. می‌دونی که همین رهبر فرزانه به خاتمی گفت باغی؟ می‌دونی باغی یعنی چی؟»

نوشت: «با اونها کاری ندارم اما ثابتی و رسایی هم جزو شیوخ نهروان هستند که اصول رو فدای منافع خود کردند.»

نوشتم: «آفرین از جای خوبی داری درس می‌گیری. مثل اونا دم از رهبری می‌زنی ولی با خط قرمز رهبری که رأس فتنه و نابودی انقلابند کاری نداری.»

ایشان با شعار «خواستند امام خمینی را خاموش کنند نتوانستند و به عشق رهبرم و پرچم ایران در انتخابات شرکت می‌کنم»، به پزشکیان رأی داد.

دیگر بهتر از این نمی‌شد ایران را، البته جمهوری اسلامی ایران را در جهان به سخره گرفت. 

 

 

از خون قاسم سلیمانی همان روز گذشتند که در دادگاه صوری برایش دیه بریدند نه خونخواهی. 

 

* آیه ۴۵ سوره مبارکه مائده

 

مجتبی عسکری مشاهده‌ای از حضور نمایندهٔ بنی‌صدر دارد که آن را بازگو می‌کند: ما داخل سپاه در اتاق خودمان نشسته بودیم که یک دفعه من دیدم نمایندهٔ بنی‌صدر به طرف اتاق احمد رفت. همان موقع به بچه‌ها گفتم: «الانه که این کتکه رو بخوره و بیاد بیرون!» همان هم شد! هنوز پنج دقیقه نگذشته بود که دیدم او با شتاب از اتاق احمد به بیرون پرت شد؛ طوری که سرش به شیشهٔ روبه‌روی اتاق خورد و شیشه شکست. بعد هم با سرعت از سپاه خارج شد. 

 

هاشم فراهانی دلیل نحوهٔ خروج آن‌چنانی نمایندهٔ بنی‌صدر را از اتاق متوسلیان از زبان خود او بیان می‌کند: برادر احمد برای من تعریف کرد؛ وقتی نمایندهٔ بنی‌صدر وارد اتاق شد گفت من باید محل اسکان و خواب آقای بنی‌صدر را ببینم که در خور ایشان باشد. او گفت «در ضمن شما باید یک تشک فنری برای خواب ایشان و هم‌چنین توالت فرنگی تدارک ببینید.» این را که گفت، بلند شدم، زدم زیر گوشش و گفتم: «جمع کن برو دنبال کارت!» و از اتاق بیرونش کردم. خوب یادم هست زمانی که زمزمهٔ ورود بنی‌صدر به مریوان شد، از زبان برادر احمد شنیدم که گفت اگر بنی‌صدر پایش را در مریوان بگذارد، من او را دستگیر و محاکمه خواهم کرد.

 

 

علی اکبری مزدآبادی/ برادر احمد؛ روایت حیات جهادی احمد متوسلیان/ صص. ۲۵۶-۲۵۷

 

کانال حرف حساب (+

 

می‌گویند‌‌ شمخانی گفته بود احمد متوسلیان دندان کرم خورده‌ای بود که کندیم انداختیم دور. راست گفته اگر نه، نه دولت‌های سه‌گانه روحانی را داشتیم نه مرعشی‌ها را و نه نفتکش‌های شخصی شمخانی را.

 

 

[آن مؤمنان، همان] توبه کنندگان، عبادت کنندگان، سپاس گزاران، روزه داران، رکوع کنندگان، سجده کنندگان، فرمان دهندگان به معروف و بازدارندگان از منکر و پاسداران حدود و مقرّرات خدایند؛ و مؤمنان را [به رحمت و رضوان خدا] مژده ده. (توبه: ۱۱۲)

 

عکس از انیمیشن قلعه حیوانات بر اساس کتابی به همین نام از جورج اورول.

 

مدرسه بهارستان (بخوانید مجلس شورای اسلامی)، از امروز تا ۱۷ فروردین تعطیل شد!

 

درحالی که بسیاری از ادارات از ۵ فروردین باز هستند، مجلس با آن همه وظایف نظارتی و تقنینی تا ۱۷‌ام تعطیل است.

 

حالا از قالیباف بپرسید چرا می‌گوید چون رهبری در دیدار اخیر گفتند انسجام بین قوا را حفظ کنید من هم دارم کاملاً ولایتمدارانه رفتار می‌کنم. من خیلی ولایی هستم روح شهید سلیمانی شاهد است. حتی روح شهید سید حسن نصرالله زنگ زد تشکر کرد.

پیرو پست قبلی با رفتاری که از پزشکیان و بی‌خیالی‌اش و عدم حمایت و البته کوتاه آمدن عجیب آن دو نفر دیدم این احتمال را هم می‌دهم که: «یه کاری هم میشه کرد میشه گذاشت برکنار بشه، تا جایگزین معرفی بشه، تایید بشه، یه چند ماهی هم به اون فرصت بدیم، تازه چند وقت دیگه هم تعطیلاته، مجلس تعطیله وزارت میره رو هوا مملکت میره رو هوا. به‌به نهایت وفاق.»

 

 

فعلاً خوشحال باشید.

 

 

عکسی بود از رئیس‌جمهور

دیدم که گرفته در کفش بیل

 

گفتم صد شکر گویی این‌بار

فارغ ز تعلل است و تعلیل!

 

سرچشمه مشکلات را یافت

گیرد سر چشمه را به تعجیل!

 

دیدم که نشست و همره بیل

ده کارگروه داد تشکیل!

 

گفتم که چه نیک شیخ سعدی

بهرش زده است طرفه تمثیل۱

 

بیل ار سر چشمه را نگیرد

پر شد، نتوان گذشت با فیل!

 

تعطیل شده‌ست کل کشور

موقوف شده‌ست کار و تحصیل!

 

کرده‌ست فتور خارج از حد

بر بنیهٔ اقتصاد، تحمیل!

 

از بسکه معطل‌اند و عاطل

تعطیل نهند پشت تعطیل!

 

من نیز کنم به بیت آخر

از دولت پرتلاش، تجلیل

 

چون شعر نداشت بوق سانسور:

مفعولُ مفاعلن مفاعیل!

 

سعید سلیمان‌پور

 

 

۱. سر چشمه شاید گرفتن به بیل

چو پر شد نشاید گذشتن به پیل

 

سعدی

 

ماجرا؟ تا دلتان بخواهد هست. مثلاً فواحشی که لخت می‌شوند و جملگی پرونده بستری روانی دارند. خب ما که گفتیم از اول حفظ پوشش جنبه عقلانی دارد، هر چی این یکی کمتر، آن یکی هم کمتر. بودار نیست؟ چرا هست! هر جای دنیا غیر از ایران بود حتی در همان هلند ولنگار کت بسته ی‌بردندش آب خنک بخورد بدون ارفاق. مثل آن جنگجویی که ۱۴۰۱ در هلند لخت شد و گفت شما از این‌ها شیر خوردید، تازه نوکشان را چسب ضربدری زده بود. یادتان که نرفته است. ولی خوب امیرکبیر افساد طلبان در داووس سینه را داده جلو باد انداخته در غبغب گفته در خیابان‌های کشور لخت و پتی‌ها می‌چرخند و ما بی‌غیرتها اجازه نمی‌دهیم قانون عفاف و حجاب اجرا شود. تو را به خدا یک تف بیندازید کف دستم. 

 

مثلاً دوباره؟ آمریکا فاند اپوزیسیون را قطع کرده. ترامپ گفته هر کی بگوید بیشتر از دو جنس داریم خر است گاو من است. کانادا ایالت جدید آمریکا هم گفته هر کس و ناکسی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت سربازی اجباری رفته مخرجش با ما غیر مشترک است. حامد اسماعیلیون هم تغییر جبهه داده صندوق فایت علیه قانون جدید راه‌اندازی نموده.

 

پا قدم پسر قالیباف باید باشد، بعد از آن همه فایت. امروز با خودم فکر می‌کردم چرا من تگ احمدی نژاد دارم ولی تگ قالیباف ندارم؟ با اینکه بیشتر از احمدی نژاد درباره خلبان نوشتم. این هم از شانس خلبان می‌باشد.

 

خب به قول استاد کهنمویی خندوانه «گفتیم خندیدیم حرمت‌ها را رعایت کنیم» برویم سراغ رزق قرآنی. چند روز پیش آیه ۸۹ سوره انبیا را می‌خواندم که «وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ» (زکریا را [یاد کن] زمانی که پروردگارش را ندا داد: پروردگارا! مرا تنها [و بی فرزند] مگذار؛ و تو بهترین وارثانی.)

 

در قسمت تفسیر نوشته: «در هنگام دعا، خداوند را با آن صفتى که با خواسته ما تناسب بیشترى دارد یاد کنیم.» (+)

 

خیلی فکر کردم که من وقتی برای شفا و رفع شکلم دعا می‌کنم و سلامتی از خداوند می‌خواهم او را با کدام صفت که متناسب باشد صدا بزنم؟ روز بعد نیمه شب بعد از کلی فکر دیدم فقط می‌توانم مثل حضرت ایوب علیه السلام دعا کنم و در حالی که دلم شکسته بود ذکر حضرت ایوب را بر زبان آوردم. چندین بار. اما من کجا حضرت ایوب علیه السلام کجا؟ اجابت دعای او کجا، اصلاً رسیدن دعای من به بالا کجا؟

 

گفتم رسیدن دعای من به بالا، یاد عصبانیت پریروزم افتادم از دوستی که یک سری حدیث درباره کیفیت بارداری و تولد حضرت امام حسین علیه السلام نوشته بود. یکی از غر زدن‌هایم این بود که نوشتی حضرت جبرئیل رفت بالا، مگر حضرت علی علیه السلام نفرموده هر کس برای خداوند جا و مکان تعیین کند کافر است؟ حالا هم که خودم کافر شدم! به گمانم این سید بزرگوار خیلی پیش خدا عزیز است چون علاوه بر خبطی که الان مرتکب شدم دیروز هم یک کلیپ را که شب قبلش دیده بودم درباره خطبه خواندن حضرت ابوالفضل علیه السلام بر پشت بام کعبه، با اینکه به کتم نمی‌رفت، فقط به استناد اینکه در سایت دانشنامه اسلامی هم متن و منبع آن آمده بود منتشر کردم و یکی از مخاطبان عزیز گوشزد کرد که ای بهرام تو را گور گرفت. چون به این سید بزرگوار توپیده بودم که حالا چون در آلکافی نوشته شده باید به آن استناد کرد و منتشر نمود. هق۳.

 

خلاصه از دیروز تا الان دو بار بدجوری دمغ شدم خدا از سومی حفظم کند.

 

روز ۱۲ بهمن در صفحه ۲۹۷ قرآن کریم آیه ۲۸ سوره کهف را خواندم: «با کسانی که صبح و شام، پروردگارشان را می‌خوانند در حالی که همواره خشنودی او را ‌می‌طلبند، خود را پایدار و شکیبا دار، و در طلب زینت و زیور زندگی دنیا دیدگانت [از التفات] به آنان [به سوی ثروتمندان] برنگردد، و از کسی که دلش را [به سبب کفر و طغیانش] از یاد خود غافل کرده‌ایم و از هوای نفسش پیروی کرده و کارش اسراف و زیاده روی است، اطاعت مکن.» و یاد سخن بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران افتادم که فرمود این پابرهنگان هستند که تا انتها پای انقلاب می‌مانند. همان روز می‌خواستم اینجا بنویسم که نشد و حتی در کانال هم ننوشتم از بس که در هپروت خوش می‌گذرد. 

 

البته هپروت هپروت تمام جبروت مرا اشغال نکرده است، زمانی که هوشیار هستم مشغول ترجمه و نوشتن هستم در جایی ولی خب از این وضعیت راضی نیستم و حس می‌کنم بیشتر از این‌ها باید فعالیت کنم. این مشغول ترجمه شدن مرا از نوشتن در وبلاگ و البته به اشتراک گذاشتن ارزاق محروم می‌کند.

 

سلین؟ لامصب روده دراز است و هنوز مشغولیم با مرگ قسطی‌اش.