مرا آفرید آن که دوستم داشت

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رژیم صهیونسیتی» ثبت شده است

«آتش‌سوزی در اورشلیم

آتش‌سوزی هنوز مهار نشده و در نزدیکی بزرگراه ۱ همچنان در حال گسترش است، مسافران با وسایل نقلیه و پیاده شروع به تخلیه از بزرگراه ۱ کرده‌اند.

شبکه ۱۲ عبری: دستور تخلیه شهرک میشمار آلون صادر شده است!»

 

به قاضی زاده خبر بدهید فرزندان اسماعیل چیزی نمی‌گویند ولی خداوندشان را سربازانی در آسمان و زمین است (فتح: ۷)

 

 

پ.ن: حسین قاضی زاده کارمند ایران اینترنشنال است. موقع آتش سوزی در بندر شهید رجایی نوشته بود فرزندان موسی بلوف نمی‌زنند.

 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

«قال: یا على! خمسة تنور القلب : کثرة قرائة قل هو الله احد و قلة الکلام و مجالسة العلماء والصلاة فى اللیل و المشىء الى المساجد»

یا على! پنج چیز دل را نورانى مى‌کند: کثرت تلاوت سوره قل هو الله احد، کم گویى، مجالست با علما، نماز شب و گام برداشتن به سوى مسجد.

 

 

این حدیث را که خواندم یاد کتاب خار و میخک اثر شهید یحیی سنوار افتادم. آنجایی که در اوایل کتاب شخصی به نام شیخ احمد چند جوان را می‌بیند که کنار دیوار خانه‌ای روی پتویی نشسته و بازی می‌کنند می‌رود کنار آنها می‌نشیند. با آنها گپ می‌زند و از هدفمندی در زندگی می‌گوید.‌سپس آنها را دعوت می‌کند تا بعد از نماز مغرب در مسجد با هم باشند و به ادامه گفتگو بپردازند. 

چون کتاب را صوتی گوش دادم نمی‌توانم واگویه صحیح با ذکر صفحه داشته باشم اما از ابتدا تا انتهای داستان یعنی از همان دوران کودکی شخصیت اول داستان یعنی احمد که همراه پدربزرگش به مسجد می‌رفت و ادای نماز خواندن در می‌آورد تا انتهای داستان آنچه هدایتگر و جهت بخش حرکت جهادی در جوانان کرانه باختری و غزه است محوریت مسجد است.

تقابل کنشهای فکری متضاد از کمونیست‌ها گرفته تا اسلامگراها، تشریح روش‌های شکنجه و بازجویی، بازخوانی تاریخ تحول در زندان‌های رژیم صهیونیستی توسط زندانیان با اعتصاب غذا و اتحاد عجیبشان، ساخت دانشگاه اسلامی در غزه توسط خود دانشجویان، پاکسازی جاسوسان و تغییر فضای فاسد برخی جوانان فریب خورده حتی به قیمت حذف فیزیکی برادر توسط برادر، صحبت کردن از حربه‌های تکراری و البته ناشیانه رژیم صهیونیستی در تولید و انتشار اخبار و... 

گاهی میان خنده گریه می‌کردم و گاهی میان گریه لبخند می‌زدم. وقتی یحیی عیاش موقع افطار می‌شنود که خانه‌ای که در آن پنهان شده محاصره شده است، بدون اینکه از کوزه‌ای که برداشته بود آبی بنوشد به پشت بام رفت و بعد از کشتن یک صهیونیست توسط سربازان کشته شد و از پشت بام به پای یک درخت  زیتون افتاد و سربازان جرات نکردند به بدن بی‌جان او نزدیک شوند و خونش فرصت داشت خاک پای درخت زیتون را سیراب کند، یاد یحیی افتادم. سه روز بدون غذا و آب در حالی که خیلی‌ها می‌گفتند او در کاخش در زیر زمین پنهان شده است آن صحنه بی‌بدیل را آفرید.

یاد علیرضا داوری می‌افتم که گفت او جاسوس است و یاد شیخ فتحی که محتویات جیب سنوار را گذاشته و نوشته بود ببینید خود او هم از محصولات اسرائیلی می‌خورده.

یحیی عیاش تشییع جنازه باشکوهی در باریکه غزه داشت اما یحیی سنوار... 

داشتم می‌گفتم از محوریت مسجد اینکه آقای قرائتی شاید بیش از دو دهه است که می‌گوید مسجدها را احیا کنید اینکه مسجد است که انسان می‌سازد نه حسینیه که فقط شور ایجاد می‌کند. این را می‌شود هنوز هم در مردم غزه دید که در پیرامون خرابه‌های مساجد که فقط گنبدی روی تلی از بتن پاره‌ها باقیمانده جمع می‌شوند، نماز می‌خوانند، غذا می‌خورند و مسجدها را گیرم با خاک یکسان شده خالی نمی‌گذارند. 

خار و میخک داستان اشغال فلسطین و تفاوت میان مردم کرانه باختری و غزه است. وقتی کم کم جوانان غزه فرصت می‌کنند وارد سرزمین اشغالی شوند و به کرانه باختری بروند و یا در الخلیل و رام الله زندگی، کار و تحصیل کنند و بچرخند، متوجه فاصله طبقاتی میان خودشان و آنها می‌شوند. وقتی یکی از جوانان با دیدن خانه‌ها می‌گوید پسر با پول سنگ‌های این خانه می‌شود غذای چند روز مردم غزه را تامین کرد، یاد تهران و آن در خانه می‌افتم که می‌توانست زندگی هفت پشت ما را تامین کند.

خواندن آن کتاب چشم انداز دیگری برایم گشود.

 

خبرنگار غزه‌ای نوشته: ببخشیدمان؛ با کشته‌شدن و ذبح‌شدن‌مان اذیت‌تان کردیم!

ازعجناکم را وقتی می‌گویند که از جمع مهمانی بلند شده‌اند و دارند از در خانه بیرون می‌روند!

دم در موقع رفتن می‌گویند: ازعجناکم... یعنی ببخشید، اذیت‌تان کردیم، ما دیگر داریم می‌رویم...

 

آقای حسن ارشاد با انتشار این عکس در کانال خود نوشته است: «چرا فرانسوی‌ها عبدالبهاء را پیغمبر، نبی و پیشگوی اسلامی می‌نامیدند؟ مگر عبدالبهاء چقدر نماز جماعت اسلامی که منسوخ شده بود، خوانده بود؟ پیشگویی عبدالبهاء به جز رقص صهیون* چه چیز دیگری بود؟»(+)

 

 

ترجمه متن: پیامبر جدید اسلام عبدالبهاء در حال تبلیغ مماشات و برادری در مسجدی در قسطنطنیه.

 

* اشاره به صوتی از عبدالبهاء که تشکیل رژیم صهیونسیتی را تبریک گفته است. با دبدبه و کبکبه:

مژده باد مژده باد انجزابات ملاء اعلی!

مژده باد مژده باد صهیون در رقص است!»

 

دکتر علیرضا زادبر: «آن شیرینی که بعد از ۷ اکتبر پخش شد، در واقع امروز باید پخش می‌شد که رژیم بعد از ۱۵ ماه کشتار کودکان و زنان، تخریب منازل و ترور شخصیت‌ها مجبور به عقب‌نشینی از آخرین روستاها شد. چرا احساس پیروزی نمی‌کنید؟‌ چون روایتِ جنگ دست دشمن است. روایت جنگ از خود جنگ مهمتر است.»

 

مگر نه اینکه تاریخ را فاتحان می‌نویسند؟ فاتحان چگونه مسخ شدند؟

 

دیروز که اینترنت نداشتم کتاب سرزمین عزرائیل جلال آل احمد را تمام کردم. اولین بار ترکیب سرزمین عزرائیل را بعد از طوفان الاقصی در ویراستی در پست کسی که اسمش یادم نیست دیدم و توضیح داد که این اسم یک کتاب است از جلال آل احمد. من هم دانلود کردم و شروع کردم به خواندن و نیمه کاره مانده بود.

 

«درست است که فرق میان اسرائیل و اعراب فرق میان قرن بیستم و ماقبل تاریخ است، اسرائیلى از اروپا یا آمریکا مهاجرت کرده مرد تکنیک این قرن است و عرب خاورمیانه‌اى همان مرد اهرام‌ساز «ایدول»پرست. و اسرائیلى با در آمد سرانه هزار دلار در سال و اعراب با ۷۵ دلار. و خرج روزانه آوارگان فلسطینى بین ٧ تا ۱۱ سنت یعنى ۸-۷ قران. وحشت‌آور نیست؟ ناچار اسرائیلى می‌برد. اما چه کسى مرد عرب را در دوره اهرام‌سازى نگهداشته؟ جز استعمار؟ و جز کمپانى؟ و جز اعوان و انصارش؟ و تجربه کوبا و الجزایر و چین نشان داده که دست استعمار را فقط با تبر مى‌توان برید نه با وعده و وعید و قول و قرار و اصول بشرى و‌ انسان‌دوستى! این است واقعه حتمى که اعراب خاورمیانه هم فهمیده‌اند. و خطر اینجا است. پس سر ژاندارم‌هاى محافظ لوله‌هاى نفت بسلامت باد! و من از این ناصر چنان کلافه‌ام که نگو. تو که با ملک حسین و امیر سعودى مى‌خواهى بچنین جنگى بروى آیا نمی‌دانى که کور خوانده‌اى؟

 

آیا نمی‌دانى که به امید حکومت کویت و قطر به سر هیچ چشمه‌اى نمى‌توان رسید؟ جالب این است که نماینده حکومت سعودى در سازمان ملل یک مسیحى لبنانى است و اجیر است و خدمت آنرا مى‌کند که مزد بیشتر بدهد. در حالى که نماینده آمریکا «آرتور گلدبرگ» یهودى است.

 

با چنین طناب پوسیده‌اى به چاه جنگ رفتن و تازه بامید واهى کمک‌هاى فورى ستاد زحمتکشان به‌چنین خطرى دست‌زدن - حقا که چنین درسى را باید در پى می‌داشت! و آیا اعراب بیدار شده‌اند؟»

 

صفحه::۱۰۳

 

نه جلال هنوز خوابند هنوز خوابند هنوز نوز نشخوار می‌کنند و شیر می‌دهند. هنوز هم مثل روستائیان عین الأسد فریاد می‌زنند «زنده باد همبستگی عرب و یهود!» هنوز هم مقالات روشنفکران ایرانی را گویی غربی‌ها می‌نویسند.

سرنوشت همانطور دعاهاى خیر را مى‌خورد که وزغ مگس‌ها را! مى‌جهد دنبالشان! لهشان می‌کند! داغانشان می‌کند! مى‌دهدشان اندرون!

 

ص. ۶۱۱

 

به هر ضرب و زوری بود مرگ قسطی را تمام کردیم. به نظرم حدود ۳۰ صفحه آخر را یک جا خواندیم. انتظارم البته چیز دیگری بود اما پایان وحشتناک‌تری داشت. مخصوصاً در آن صحنه‌هایی که اضطرار، خشم، بیچارگی، عشق و درماندگی گنده خوشگله از مرگ کورسیال را توصیف می‌کرد من داشتم شکنجه می‌شدم. چون یاد پنجشنبه‌ای افتادم که خبر دادند شوهر همکارمان در تصادف به رحمت خدا رفته است.

داشتم دیوانه می‌شدم دلم می‌خواست هرچه زودتر کتاب تمام بشود. حتی شده آنطور.

لعنت بهت سلین.

تا همین چند وقت پیش نتوانسته بودم با کتاب صوتی کنار بیایم، اما حالا عصرها گاهی کتاب خار و میخک شهید یحیی سنوار گوش می‌دهم. قبل از اینکه از ویراستی فرار کنم یکی از کاربران که نویسنده هم بود و اسمش خاطرم نیست، دو سه فصلش را در یکی از اتاق‌هایش خوانده بود. یادم رفته بود تا اینکه خیلی اتفاقی وقتی دنبال چیز دیگری بودم لینکش را پیدا کردم و رفتم غزه. آنوقت در دو دنیای مختلف یکی در فلسطین اشغالی؛ در باریکه غزه و کرانه باختری و یکی در فرانسه در یک محدوده زمانی تقریباً به هم نزدیک با نسلی قهرمان‌پرور و نسلی از هم گسیخته پیش رفتم/می‌روم.

دیشب که اولین صفحات کتاب دسته دلقک‌های سلین را می‌خواندیم من در غزه بودم، زیر بمب‌های چند تنی آمریکایی. که «طیاره دهشت» می‌ریخت روی سر مردم. با همان کیفیت: تن‌های آش و لاش، نوزاد سوخته که پدرش دنبال دبه‌ای آب بود و از خدا می‌پرسید آیا این درست است؟

 

متن کامل اینجا

 

«... اینجاست که به استراتژی جدید محور غرب به رهبری آمریکا علیه محور مقاومت میرسیم و آن چیزی نیست بجز نابودی ایده‌ها، یا نابودی فرهنگ مقاومت.

 

تاریخ نشان داده است که ارتش‌ها ممکن است شکست بخورند، اما ایده‌ها پابرجا می‌مانند. اسرائیل و متحدانش این واقعیت را درک کرده و به جای تمرکز بر نابودی نظامی، بر تخریب ایدئولوژیک و روانی حلقه‌های ضعیف مقاومت تمرکز کردند. تبلیغات گسترده، خیانت داخلی و ایجاد حس بی‌معنایی در مبارزات، مقامات حزب بعث و فرماندهان ارشد سوریه را به مقاومت ناامید کرد.

شما تاثیر این اقدامات را در داخل کشور خودمان هم می‌توانید ببینید. برخی از مخاطبان دلسرد شدند. موج رسانه‌ای افرادی مانند علیزاده لندنی و هیات همراه در کنار تلاش بسیار گسترده لیبرال‌های داخلی در رسانه‌ها این خیانت را در ایران رقم زدند. 

 

دقت داشته باشید که سقوط مقاومت سوریه نتیجه حملات نظامی نبود، بلکه پیامد یک استراتژی چندلایه بود که شامل خیانت داخلی، کودتای نرم و جنگ روانی گسترده بود. بشار اسد، که زمانی نمادی از مقاومت در برابر اسرائیل و غرب به شمار می‌رفت، به‌گونه‌ای به تصویر کشیده شد که گویی به آرمان مقاومت خیانت کرده و فرار کرده است. این هدف اصلی جنگ رسانه‌ای امروز دشمن است که بشار اسد با این برچسب در اذهان باقی بماند.

رهبر ایران هم در سخنرانی اخیر خود با هوشمندی اشاره‌ای به این موضوع کرد که نباید بشار اسد اینگونه به تصویر کشیده شود. ایشان فرمودند که ما بارها خطر را به دولت و ارتش سوریه هشدار داده بودیم اما گویا این اخبار در بدنه اطلاعاتی سوریه گم شده و به مقامات بالا نمی‌رسیدند ... 

در ضمن آمریکا با اینکار چند هدف دیگر را هم دنبال می‌کند. اول سعی می‌کند مسؤل اصلی این اتفافات را که رهبری به درستی اعلام کرده بود آمریکا است را گردن اسد و خیانت وی بیاندازد و در مرحله بعد اگر در آینده شرایط تغییر کرد و ایران بخواهد وارد سوریه شود، جریاناتی در ایران زبانشان دراز باشد که چرا می‌روید دفعه قبلی ندیدید چه اتفاقی افتاد و در نهایت برای اینکه دیگر بشار اسد جایی برای برگشت در آینده سوریه نداشته باشد این طرح را عملی کرده است. 

دلایل زیاد است و وقت اندک بماند برای آینده. 

 

دقت کنید این تصویرسازی روحیه مقاومت را به‌شدت تضعیف کرد،اما بعد از سخنرانی اخیر رهبری همه باید علیه این توطئه قلم به دست بگیرند. 

برای ما سقوط سوریه با تمام هزینه‌هایش یک درس بزرگی به همراه داشت: نابودی مقاومت تنها با از بین بردن ایده‌ها و ایمان ممکن است، نه صرفاً از طریق نبردهای نظامی.»

 

بخشی از تحلیل آقای میلاد رضایی (کانال ایتا)

 

 

‏علیرضا زادبر: «دو تصویر از سوریه باید در ذهن افکار عمومی ثبت شود:

۱. ظرف ۴۸ ساعت اسرائیل بیش از ۳۰۰ بار تاسیسات، زیرساخت‌ها، بنادر را بمباران و خاک را تصرف کرد.

۲. آشوب در مناطق مختلف، اعدام های خیابانی و سهم خواهی بیش از ۱۵ گروه که تمامی ندارد. 

‏با عراق همین کار را کردند

با افغانستان همین کار را کردند

با لیبی همین کار را کردند

با سوریه همین کار را کردند

تحریم کردند، اختلاف انداختند، سال‌ها نزاع داخلی، میلیون‌ها کشته، خلا قدرت و آغاز مجدد جنگ داخلی اما ناتمام!

نه از تفنگ آمریکایی و نه از ریش تکفیری‌ها آزادی بیرون نمی‌آید.»

 

دوست دارم یادی کنم از کتاب کودکی‌ام «ای آزادی! تو چقدر خوبی» (+

 

 

«مشاور امنیت ملی جدید ترامپ مایک والتز خواهد بود.

والتز هم طرفدار جنگ با ایران و هم از تسلیح رادیکال اسرائیل است.

او از کسانی است که سازمان تروریستی پ‌.ک‌.ک را به عنوان بهترین متحد خود در منطقه پس از اسرائیل معرفی کرده است و البته ترکیه را یک مهاجم خطاب می‌کند. شیفتگی ملت ترکیه به ترامپ، آنها را به آستانه جنگ نه تنها با ایران، بلکه با روسیه و همین پ.ک.ک می‌کشاند.»

 

میلاد رضایی