مرا آفرید آن که دوستم داشت

۱۱۳ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

خبرنگار غزه‌ای نوشته: ببخشیدمان؛ با کشته‌شدن و ذبح‌شدن‌مان اذیت‌تان کردیم!

ازعجناکم را وقتی می‌گویند که از جمع مهمانی بلند شده‌اند و دارند از در خانه بیرون می‌روند!

دم در موقع رفتن می‌گویند: ازعجناکم... یعنی ببخشید، اذیت‌تان کردیم، ما دیگر داریم می‌رویم...

 

[آن مؤمنان، همان] توبه کنندگان، عبادت کنندگان، سپاس گزاران، روزه داران، رکوع کنندگان، سجده کنندگان، فرمان دهندگان به معروف و بازدارندگان از منکر و پاسداران حدود و مقرّرات خدایند؛ و مؤمنان را [به رحمت و رضوان خدا] مژده ده. (توبه: ۱۱۲)

 

عکس از انیمیشن قلعه حیوانات بر اساس کتابی به همین نام از جورج اورول.

 

در باب آخرت: فرمود: تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَی

یک مسافر، زاد و راحله دارد؛ زاد و توشه انسان بعد از مرگ، تقواست. و اگر این مسافر راحله داشته باشد؛ یعنی مَرکَب داشته باشد، این راه را بهتر طی می‌کند.

زاد انسان، تقواست: تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَی

راحله، محبت است که آسان‌تر و سریع‌تر این راه را طی می‌کند: إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ

همه ما محبّ خدا هستیم، چون تمام هستی ما از اوست؛ اما تمام کوشش و تلاش ائمه علیهم السلام این است که ما را از مرحله محبّ بودن، به محبوب بودنِ خدا منتقل کنند.

در مسائل سیر و سلوک اگر کسی بخواهد از مقام محبّ بودن، به محبوب بودن برسد، حد وسط آن حبیب الله است. اگر کسی پیرو حبیب الله بود، از محبّ بودن به محبوب بودن منتقل می‌شود.

فرمود شما به مردم بگویید: إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ من که حبیب خدا هستم، در مدار محبت و دین من حرکت کنید، یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ و از محبّ بودن به محبوب بودن خواهید رسید.

 

 

آیت الله جوادی آملی/ حکمت‌های نهج البلاغه/پیاده سازی سخنرانی؛ ۱۳۹۷/۰۲/۲۰

 

در باب دنیا: اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبَادِهِ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ (شوری: ۱۹)

 

ذات اقدس اله فرمود: همه موجودات را من روزی می‌دهم؛ اما مؤمن را از راهی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهم. نه این که مؤمن اهل کشاورزی و صنعت و ... نیست. او این کارها را می‌کند؛ اما برایش روشن می‌شود که یک دست غیبی دارد او را تامین می‌کند تا به قدرت خودش تکیه نکند.

 

آیت الله جوادی آملی/ تفسیر سوره شوری/جلسه نوزدهم

 

 

نه خواب‌هایمان ثواب دارد نه روزه‌هایمان، نه ذکرهایمان. پاره تن اسلام هر شب در خانه‌هایمان را می‌زند و صبح تنها می‌ماند.

 

فاطمه پاره تن من است. 

فلسطین پاره تن اسلام است.

 

شما بر سر سفره‌ای که خودت پهن کرده‌ای می‌نشینی؛ شما بر سر سفرهٔ عمل خودت می‌روی و اگر لقمهٔ غذایی تهیه نکرده‌ای چیزی نخواهی خورد. در این جهان هزاران نفر کار می‌کنند، ما می‌خوریم، اما آن جهان این‌طور نیست. یک لقمه یا یک سر سوزن از چیزی که خودم درست نکرده‌ام سر سفره‌ام نخواهد بود. اگر باغ و بستان و حور و قصور می‌خواهی، باید کاری درخور آن بکنی. اگر رضوان خدا که اکبر است را می‌خواهی، باید کاری درخور آن بکنی.

 

آیت الله جاودان/ حدیث اندرز/ ص. ۱۸۶

 

 

به قول حکیم ابوالقاسم فردوسی:

اگر بار خار است خود کشته‌ای

وگر پرنیان است خود رشته‌ای

 

دیشب با مهمان‌هایمان صحبت از آخرت شد، سخن به گمانم آیت الله خوشوقت را بازگو کردم که آن دنیا اعمالمان را به کسانی که دوستشان داریم نخواهند داد، به کسانی خواهند داد که از آنها بدمان می‌آید و غیبتشان را کرده‌ایم.

ذکر خیری هم از دنیای پس از مرگ استیو تولتز در هرچه باداباد به میان آوردم. اینکه هر چقدر اینجا بدبختیم و کم کاریم و دستمان تنگ است در عالم برزخ هم همانیم. گفتم مدت‌ها درگیر کسی بودم که در حق من بدی کرده بود و در گفتگوهایی با دیگران گله‌هایی از او کرده بودم. وقتی سخن آیت الله را خواندم با خودم فکر کردم ای دل غافل اینی که من از او دلگیرم، ثانیه به ثانیه زندگی را صرف کاشتن می‌کند، حداقل آن دنیا چیزی ته انبانش می‌ماند که به دردش بخورد، تو چی؟

حرف که خیلی زدیم آنقدر که برای این چیزهای پر درد حتی از زور درد خندیدیم و این وسط چیزی که یادمان رفت عیدی پسرها بود.

 

در آیه ۴۰ سوره مبارکه نمل می‌فرماید:«... گفت: این بخشش پروردگار من است، تا مرا بیازماید که سپاسگزارم یا کافر نعمت. پس هر که سپاس گوید براى خود گفته است و هر که کفران ورزد پروردگار من بى‌نیاز و کریم است.»

 

صفت غنی را در آیاتی*، در مقابل فقیر بودن ما آورده و اما کریم: اسمی جامع ِ همۀ خیرات و فضایل و امور پسندیده‌است. همچنین آن را به معنای کسی که خیر بسیار می‌رساند و چیزی که نفعش دوام دارد معنا کرده‌اند‌.»

 

کریم به سه مفهوم اساسی اشاره دارد:

۱) جواد، یعنی بخشنده‌ای که بسیار و بدون هیچ مانعی می‌بخشد و کفران و عصیان بندگان در بخشش او اثری ندارد و به معنای والا‌تری یعنی کسی که همۀ افعالش احسان و انعام است.

۲) صفوح، یعنی کسی که از گناه درمی‌گذرد و عفو می‌کند و برتر از آن، گناه را به حسنه بدل می‌کند.

۳) کریم را به معانی دیگری نیز دانسته‌اند، از جمله کسی که به وعدۀ خویش وفا می‌کند، کسی که امید آرزومندان را ناامید نمی‌کند، و کسی که مستغنی از غیر است و بر عطای خود منت نمی‌گذارد. 

 

با توجه به معنای لغوی کریم، اساس معنای آن را شتاب به سوی امور خیر دانسته و گفته که خداوند اکرم الاکرمین است، زیرا سبب هر خیر و آسان کنندۀ آن است. (منبع)

 

* یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (فاطر: ۱۵)

ای مردم! شمایید نیازمندان به خدا، و فقط خدا بی‌نیاز و ستوده است.

 

چند روز پیش در کانال سمت خدا این قسمت از تفسیر سوره مبارکه بقره را به صورت عکس نوشت دیده بودم، یادش افتادم:

 

ذات اقدس اله یک جا می‌فرماید: وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ(نور: ۳۳) آنچه انفاق می‌کنید مال الله است مال شما نیست. در سوره حدید لطیف‌تر از این می‌گوید: وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ (حدید: ۷) ما که به شما چیزی ندادیم شما خلیفه و نماینده مایید، نماینده که در بخشش مال حق بخل ندارد. فرمود شما جای خدای رازق نشسته‌اید، کار او را بکنید. بدون بخل انفاق کنید.

 

تفسیر سوره بقره آیت الله جوادی آملی/ جلسه ۴۹۷

 

البته یاد از کیسه خلیفه بخشیدن هم افتادم و رفتم ببینم از چه قرار است. منفی بود (+) چون در مورد افراد خسیس و بخیل صدق می‌کند. ولیکن خداوند می‌فرماید آقا هر چقدر دوست داری از کیسه من ببخش، من جایش را پر می‌کنم (+).

 

خدیجه کبری، عالمه، عابده، زاهده و موحده بود؛ ما فخر می‌کنیم که چنین مادری داریم!

خدیجه کبریٰ (علیها آلاف التحیة و الثناء)، فرهنگ عقلانیت را در فضای جاهلی پیاده کرد.

چون آن فرهنگ، فرهنگ جاهلی بود، اقتصاد جاهلی هم داشتند، و اقتصاد جاهلی در محدوده ربا دور می‌زد.

در جاهلیت کهن که ربا، یک پیمان تجاری و اقتصادی رسمی بود، این را خدیجه کبریٰ خط بطلان زد و تحریم کرد!

وجود مبارک خدیجه کبریٰ (سلام الله علیها) ویژگی‌های خاصی داشت:

او طرف مشورت پیغمبر بود!

او یک مریم ثانی است برای ما!

او الگوی جامعه است!

خدیجه کبریٰ (سلام الله علیها)، نه تنها ام المؤمنین فقهی است،

ام المؤمنین فرهنگی است،

ام المؤمنین اقتصادی است،

ام المؤمنین عفاف و حجاب است.

 

آیت الله جوادی آملی/سخنرانی در همایش ملی خدیجه کبری (س)؛ ۱۳۹۵/۱۰/۰۲

 

 

حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها مغفول و مهجور است. زنی که در زمانه جاهلیت لقبش طاهره بوده. دیشب با همسرم صحبت می‌کردیم در مورد اینکه دین و آیین حضرت قبل از اسلام چه بوده است؟ گفتم لقبش طاهره بوده و عمویش کشیش بوده و اینکه بلافاصله بعد از شنیدن سخنان حضرت محمد صلوات الله علیه و آله سریع نزد عمویش می‌رود و نشانه‌های پیامبری را می‌شناخته، احتمالاً مسیحی بوده یا با آیین مسیحیت دمخور بوده است.

 

در این منبع نوشته است که اهل سنت و وهابیون معتقدند یهودی بوده است ولی با این سخن آیت الله جوادی آملی که ربا را حرام کرده بود بعید است که یهودی باشد چون ربا و بانکداری از لحاظ تاریخی هم اثبات شده که به دست یهودیان اداره و ترویج یافته است.

 

و البته این را هم نوشته است که: «هر چند از زندگانی و دین حضرت خدیجه(س) قبل از ازدواج با پیامبر (ص) و دوران جاهلیت اطلاع چندانی در دست نیست اما شواهدی در دست است که ایشان به دین حضرت ابراهیمی بود. با توجه به اینکه لقب حضرت خدیجه قبل از اسلام، طاهره بوده(بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۱۲) و طاهره به معنای پاک منشی است می‌توان فهمید که آن بزرگوار پیرو یکی از ادیان الهی و به آن پایبند بوده است .حضرت خدیجه از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر جدید را می‌کشید و از ورقه بن نوفل و دیگر علماء جویای نشانه های نبوت می شد. (بحارالانوار، ج۱۶،ص۵۲)»

 

من نظرم بیشتر روی مسیحی بودن ایشان است. همان مریم ثانی که آقای جوادی آملی می‌گوید.

 

فرمود: ما انسان، مخصوصاً مسلمان را عزیز و کریم خلق کردیم.

 

آنچه باعث رشد این عزّت و کرامت است را به ما نشان دادند و آنچه مانع پیشرفت آن است را نیز روشن ساختند.

 

سپس فرمود: اگر اینها را یکی پس از دیگری شناختید و عمل کردید، کم‌کم ﴿زادَتْهُمْ إیماناً﴾ ایمان شما بیشتر می‌شود!

 

دو طایفه از آیات، یکی در سوره «انفال» و دیگری در سوره «آل عمران»، درجه‌بندی ایمان را مشخص می‌کند:

 

فرمود اگر ایمان بالا آمد: ﴿لَهُمْ دَرَجَاتٌ﴾  کم‌کم صاحب درجات برتر می‌شوید!

 

وقتی صاحب درجات برتر شدید، درجه با صاحب درجه یکی می‌شود. لذا در سوره «آل عمران» دیگر «لام» نیست و می‌فرماید:﴿هُمْ دَرَجَاتٌ﴾ یعنی این افراد خودِ درجه می‌شوند!

 

ببینید تفاوت ره از کجاست تا به کجا!

 

در رذایل اخلاقی هم همین روند وجود دارد:

 

اگر عده‌ای [اهل ظلم و گناه شد]، ابتدا «لَهُمْ دَرَکَاتٌ» است، اما بعد «هُمْ دَرَکَاتٌ» می‌شود!

 

در آن آیه کریمه فرمود: ﴿وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾

 

نفرمود ما از جنگل هیزم می‌آوریم، بلکه همین ظالم خود آتش می‌گیرد!

 

هیزم جهنم، خودِ ظالم است که گُر می‌گیرد!

 

 

جوادی آملی/پیاده سازی سخنرانی/ درس اخلاق؛ ۱۳۹۶/۱۱/۲۶

 

 

اتفاقاً امروز این را در کانال سمت خدا دیدم که بی‌ربط درجات و درکات نیست.

 

«در آیات متعددی از قرآن به رسالت انسان در برابر خانواده‌اش اشاره شده است از جمله:

 

- قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا» ؛ خود و خانواده تان را از آتش جهنم بازدارید.

 

- « وَ أَمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْهَا »؛ اهل خود را به نماز فرمان ده و بر آن پایداری کن

 

- إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ »؛ مردان خدا در مورد خانواده شان دغدغه دارند و بی تفاوت نیستند

 

وَ کَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ »؛ پیامبر، همواره خانواده اش را به نماز سفارش می‌کرد»

 

 

عباس بابائیان/ چهارصد نکته از تفسیر نور/ نکته ۳۲۷

 

الفش اینکه: روزه، آماده‌سازی انسان روزه‌دار است برای اینکه در درجهٔ اول، حجاب را از برابر دیدگان عقل برمی‌دارد و سبب می‌شود که او ببیند و فکر کند و بیاموزد و بیشتر از روزهایی که غذا بیشتر می‌خورد بفهمد. از سوی دیگر، روزه انسان را نسبت به دردهای دیگران حساس می‌کند و این‌گونه، عاطفهٔ او را حساس‌تر و فراگیرتر می‌کند. سوم اینکه روزه نوعی آمادگی و پایداری در خود انسان ایجاد می‌کند، چرا که او در برابر خواهش‌ها و وسوسه‌ها و سختی‌ها می‌ایستد و درنتیجه صبر او بیشتر می‌شود و صبر با روزه رابطه‌ای ژرف دارد.

 

روزه به انسان روزه‌دار سه ویژگی می‌بخشد: فهم بیشتر و احساس بیشتر و صبر بیشتر.

 

امام موسی صدر/ حدیث سحرگاهان/ص. ۳۱۴

 

 

بایش اینکه: آیۀ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌.» (بقره، ۱۸۳) خطاب حضرت باری‌تعالی است با مؤمنین؛ گرچه کفار نیز مانند مؤمنین مکلف به فروع‌اند لیکن به‌جهت آنکه مؤمنین این‌گونه خطابات را تلقی به قبول می‌کنند، مخاطب قرار گرفته‌اند.

 

در «مجمع البیان» از حضرت صادق علیه السّلام روایت می‌کند که آن حضرت فرمودند: «لذة ما فی النداء ازال تعب العبادة و العناء.» [«لذتی که در ندای الهی است، سختی و رنج عبادت را از بین می‌برد.»] بدیهى است خداى مهربان که مؤمنین را ندا می‌کند و آنان را لایق خطاب قرار می‌دهد، هر سختى‌ای که در روزه است از بین می‌‏رود و شیرینى ندا دیگر تعبى نمی‌گذارد.

 

علامه حسینی طهرانی (ره)/ نور ملکوت روزه/ صص. ۲۷ـ۲۸

 

 

از کانال حرف حساب (+)

 

ما أشد اشتیاقنا إلیک...

ما أقسى حزننا علیک...

وما أعظم مصیبتنا بفقدک یا ولی الله 

 

إنا لله وإنا إلیه راجعون

 

سید! پسر زهرا! ما نه تنها بعد از شهادت تو صدای مقاومت تو را به نسل‌های بعد خواهیم رساند بلکه تا قیامت شرمنده تو هستیم، که با اینکه گفتی، تاکید کردی، این انتخابات برای مقاومت خیلی مهم است، اما مردم ایران قصور کردند. سید! پسر زهرای مرضیه! مردم ایران که تو خودت را چهل سال سپر بلایشان کرده بودی، به تو پشت کردند. ما تا قیامت شرمنده تو هستیم. شرمنده مقاومت هستیم.