وقتی گفت من کم از ناقه صالح نیستم.
همیشه هر وقت به آیه فَلَمَّا رَأَىٰ أَیْدِیَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَهً ۚ قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمِ لُوطٍ (هود: ۷۰) میرسیدم از خودم میپرسیدم چرا حضرت ابراهیم علیهالسلام از برخورد با فرشتهها دچار خوف میشود؟ بعد آنها میگویند نترس ما برای قوم لوط آمدهایم.
امروز که مجدداً این آیه را میخواندم ذهنم رفت به آیه ۸ سوره انعام که میفرماید: وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ ۖ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَکًا لَقُضِیَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا یُنْظَرُونَ
و گفتند: چرا فرشتهاى بر او نازل نشده است؟ اگر فرشتهاى مىفرستادیم که کار به پایان مىرسید و به آنها هیچ مهلتى داده نمىشد.
علت آن خوف که به حضرت ابراهیم علیه السلام دست میدهد این بود که میدانست پایین آمدن فرشتگان برای پایان دادن به امری الهی و نابودی یک قوم است. علت خواهش و تمنایش هم همین بوده که او پدر امت بود و برای مردمش جز رحمت نمیخواست. همانطور که پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله پدر امت بود و جز رحمت برای ما نمیخواست.
خداوند در آیه ۳۳ سوره مبارکه انفال به پیامبر سوگلیاش قول داد تا زمانی که او میان مردم است و تا زمانی که استغفار کنندگانی میان مردم حضور دارند، عذابهایی چون عذابهای گذشتگان نازل نخواهد شد.
با خودم فکر کردم وقتی بعد از حضرت محمد صلوات الله علیه و آله آنگونه با حضرت فاطمه سلام الله علیها رفتار کردند، در آن خانواده کوچک چه کسی در حال استغفار بود؟ چه کسی جز أم ابیها میتوانست باشد؟