مرا آفرید آن که دوستم داشت

ویلچر مشدی ممدلی نه بوق داره نه چراغ راهنما

جمعه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۳، ۱۰:۱۵ ق.ظ

وقتی با ویلچر در خیابان‌ها و پیاده روها تردد می‌کنید مهم نیست در کدام شهر ایران باشید. آسمان همه جا همان رنگ است. آبی کثیف.

پیاده روها که برای خود افراد سالم امنیت و فضای کافی برای عبور و مرور ندارند چه برسد به کسی که سوار ویلچر است. 

 

وقتی از جعبه‌های جلوی سوپرمارکت‌ها، ماشین‌های جلوی مکانیکی‌ها، موتورهای پارک شده جلوی فست فودی‌ها، مبل‌های سبک جلوی مبل فروشی‌ها، گعده پیرمردها کنار دیوار مساجد، میله‌های با اشکال متنوع فروکرده در زمین از طرف شهرداری برای جلوگیری از تردد موتورها، حتی گاهی مسیر مثلاً مخصوص ویلچر که تنگ و ناتراز است به خیابان پناه می‌برید، در واقع به عنوان کسی که سوار وسیله‌ای چهار چرخ است، جای نادرستی نرفته‌اید.

 

البته این نقل مسیر کردن، به شرطی است که یک پل درست و درمان آن طرف‌ها پیدا کنید که ماشینی جلوی آن پل پارک نکرده باشد. پل خودش قوس و قزح نداشته باشد، درب و داغان نباشد. 

 

وقتی وارد خیابان شدید نه بوق دارید نه صندلی، ببخشید! چراغ راهنما. باید حواستان به ماشین‌هایی که دوبله پارک کرده‌اند، یا ناگهان قصد تغییر مسیر یا گرفتن سبقت دارند باشد.

 

ماشین‌های پارک شده کنار خیابان، گاهی خطرناک‌ترند چون ممکن است ناگهان از پارک خارج شوند یا درشان بی‌هوا باز شود. 

در کنار تمام این‌ها ممکن است ناگهان پرت شوید روی زمین چون چاله کوچکی را در آسفالت خیابان ندیدید چون یک موتوری خواسته از شما سبقت بگیرد. ضمن اینکه در آیین نامه‌ها قید نشده حق تقدم با کدام یک از شماهاست.

 

 

  • سوسن جعفری

زندگی

مصائب زیستن

ویلچر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی