مرا آفرید آن که دوستم داشت

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام علی» ثبت شده است

در صفحه دیروز قرآن کریم آیات ۸ تا ۱۴ سوره مبارکه سبأ، خداوند نعمت‌هایی که به حضرت داوود علیه‌السلام و سلیمان علیه‌السلام عطا فرموده بود برشمرده، می‌فرماید آن دو شکرگذار بودند [اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا ۚ وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ(۱۳)]

 

قبلاً گفتم که بنا به فرموده امام علی علیه‌السلام شکرگزاری همان تقوا است. این تودهنی به یهود است که زشت‌ترین القاب و اعمال را به این دو پیامبر بزرگ نسبت دادند.

 

در آیه «چون حکم مرگ را بر او راندیم حشره‌اى از حشرات زمین مردم را بر مرگش آگاه کرد: عصایش را جوید. چون فرو افتاد، دیوها دریافتند که اگر علم غیب مى‌دانستند، در آن عذاب خوارکننده نمى‌ماندند.»(۱۴)، ماجرای قبض روح حضرت سلیمان علیه‌السلام را تعریف می‌کند. جنیّان مشغول کار بودند و حضرت را می‌دیدند که ایستاده. جرأت تمرّد نداشتند [وَمَنْ یَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِیرِ(۱۲)]. یک موریانه را مأمور نمود تا عصای صاحب بزرگترین سلطنت طول تاریخ را بخورد. زمانیکه عصا پوسید و سلطان افتاد، اجنه فهمیدند او وفات نموده.

 

لذا ای مردم بدانید هیچ جنی از غیب خبر ندارد.

 

این را در تفسیر نور خواندم برق از سرم پرید: انبیا، بر جهان هستى و عالم تکوین ولایت دارند. «وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ» تسخیر باد به دست حضرت سلیمان، یعنى استفاده از آن در حرکت ابرها، حرکت کشتى‌ها، تلقیح گیاهان، تلطیف هوا و غیر آن. «وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ» (+)

 

* سوره مبارکه ص، آیه ۳۵

 

امیر المؤمنین امام علی علیه السلام با امام حسن مجتبی و سید الشهدا علیهم السلام صحبت می‌کرد که فرمود مردم سه دسته‌اند:

دسته‌ای خود را به ما منتسب می‌کنند و کسب آبرو می‌کنند.

دسته‌ای با ادعای محبت ما روزی می‌خورند. 

و دسته‌ای که از همه کمترند همان‌هایی هستند که به ما اقتدا می‌کنند و به وسیله ما هدایت می‌شوند.

شیعیان واقعی ما همین گروه آخر هستند. خوش به حالشان و چه خوش عاقبتند.

 

سلیم، ج ۲، ص ۹۴۳

 

امیرالمومنین علیه‌السلام خطاب به مالک اشتر در گزینش مسئولان و کارگزاران

 

 

و اجْعَلْ لِرَأْسِ کُلِّ أَمْرٍ مِنْ أُمُورِکَ رَأْساً مِنْهُمْ لَا یَقْهَرُهُ کَبِیرُهَا وَ لَا یَتَشَتَّتُ عَلَیْهِ کَثِیرُهَا

 

ای مالک! برای هر یک از کارهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی خود، مدیر و رییسی را تعیین کن، مدیری که دارای دو ویژگی باشد: بزرگی و عظمت کار، او را ناتوان و مغلوب نسازد و زیادی و تراکم کار، رنجورش نکند.

 

نامه ۵۳ نهج‌البلاغه 

 

ابراهیم ملکی: «اشاره به اینکه تقسیم کار باید به صورتى انجام گیرد که مسئولیت هر یک از آنان روشن شود; مثلاً بخشى از نامه ها مربوط به پیمان هاى صلح، قراردادها اعم از قراردادهاى مربوط به خارج و قراردادهاى داخلى درباره زمین هاى کشاورزى و مانند آن است که باید مسئول معینى داشته باشد. بخش دیگرى نامه هاى محرمانه است که احتیاج به مدیریت خاصى دارد و بخشى مربوط به نامه هاى فرمانداران و استانداران و امثال آنها و قسمتى مربوط به تظلم هاى مردم مظلوم و ستمدیده است. هر یک از اینها باید مسئول خاصى داشته باشد; مسئولانى که داراى این دو صفت باشند; نه از کارهاى بزرگ بهراسند و نه کثرت کار آنها را پریشان و درمانده کند.»