مرا آفرید آن که دوستم داشت

۳۹ مطلب در مهر ۱۴۰۳ ثبت شده است

کسی نوشته: «پارسال شایعه شد که حماس بیمارستان المعمدانی رو بمباران کرده تا بندازه گردن اسرائیل‌. بعضی از کاربرهای توییتر داشتن خودشون رو پاررره می‌کردن که حماس جنایتکاره و فلان. الان اسرائیل آدمِ زنده رو آتیش میزنه و اینا هیچی نمیگن!

 

جدی حس می‌کنم خیلی‌ها برده‌ی اسرائیل شدن. اختیاری ندارن.»

یاد تو افتادم. از قرآن پاره پاره‌ات چه خبر؟

 

«می دونی چرا تمرکز ما بیش‌تر روی مکان‌هاست تا آدم‌ها؟» 

«نه. چرا؟»

«دلبستگی ما به سازه‌ای فیزیکی که قبلاً توش زندگی می‌کردیم، و کارکرد بدوی سرپناه رو داشته و ارتباط عاطفی عمیقی بین اون و ساکنینش برقرار بوده، برای فرایند اتحاد مجدد مثل کاتالیزور عمل می‌کنه، چون اون محیط از قبل به زیستت وابستگی پیدا کرده، همون‌طور که خلع روح انسان به واسطه‌ی قتل، درست مثل یک جن‌گیری ناشیانه عمل می‌کنه. به عبارت دیگه، تو دوباره داری به خودت ملحق می‌شی.»

 

استیو تولتز/ هر چه باداباد/ ص.۲۹۵

 

بعد از سفر خلبان به بیروت یک حزب جدید ایجاد شده به اسم منقلبون. منقلبون می‌گویند با اینکه قبلاً با خلبان مشکل داشتند و مثلاً به جلیلی رأی دادند، اما اکنون بسیار پشیمان شده و دستبوس خلبان شجاع هستند. هر کسی هم که غیر از این فکر کند بودجه بگیر صهیونیست‌ها است و درک سیاسی ندارد و چه بسا احمق است.

 

اکنون در کنار اصلاح طلبان و نواصولگرایان، که زیر چتر وفاق جمع شدند و گروه انقلابی، منقلبون هم اظهار وجود کردند.

 

ما هم گفتیم باشد تا دولتتان بدمد.

 

«فکر کردم چیزی که همیشه تو‌هم‌زاها و روان‌گردان‌ها را از چشمم می‌انداخت، تغییرناپذیری شخصیت هوادارانش بود. اگر با روح جهان ارتباط می‌گرفتند پس چرا هرگز ذره‌ای اصلاح نمی‌شدند؟ هر مصرف‌کننده‌ای که می‌شناختم فی‌الفور بر می‌گشت به همان رویه‌ی فکری قبل از سفرش.»

 

استیو تولتز/ هر چه باداباد/ ص. ۲۷۹

 

 

یکم: کشیش ایوانجلیست فارسی زبان در کلیسا مفتضحانه کودک کشان صهیونیستی را تبرئه می‌کند (فیلم) سپس رو به مسلمانان می‌گوید پای الله آنقدر بایستید که علف زیر پایتان سبز شود.

اتفاقاً به نکته خوبی اشاره کردی ما پای الله می‌ایستیم تا زیر پایمان علف سبز شود. علفی که از زیر آن نهرهایی روان است و بالای سرمان درختانی که از بس انبوه هستند به سیاهی می‌زنند، و هرچه هوس کنیم آماده است.

 

دوم: در صفحه قرآن کریم آیات ۶۴ تا ۶۹ سوره مبارکه عنکبوت و ایات ابتدایی سوره مبارکه روم رزقم این آیه بود: کسانى را که در راه ما مجاهدت کنند، به راه‌هاى خویش هدایتشان مى‌کنیم، و خدا با نیکوکاران است.(عنکبوت: ۶۹)

 

بله هدایت خداوند کشکی کشکی نیست، دل بخواه پیامبر و ائمه هم نیست، شامل کسانی می‌شود که در راه خداوند جهاد می‌کنند. و جهاد البته انواع مختلف دارد حتی تهیه معاش حلال، جهاد فی سبیل الله است.

 

سوم: رزقم در صفحه قرآن کریم آیات ۶ تا ۱۵ سوره مبارکه عنکبوت:

ثمَّ کان عاقِبَةَ الَّذین أساؤا السُّواى‌

أن کَذَّبوا بآیاتِ الله و کانوا بها یستَهزِؤن (روم:۱۰)

سپس عاقبت کسانى که کارهاى بد مرتکب شدند،

این شد که آیات خدا را تکذیب کردند و همواره آن را به مسخره مى‌گرفتند.

 

مراحل سقوط انسان:

ابتدا گناه: أساؤا السُّواى‌

سپس تکذیب: کَذَّبوا

و آنگاه استهزا: یَستَهزِؤن (+)

 

چهارم: رزقم در صفحه قرآن کریم آیات ۱۶ تا ۲۴ سوره مبارکه عنکبوت:

یک سوالی هست که فکر می‌کنم ذهن همه ما را قلقلک داده است. با اینکه ۷۰ درصد بدن ما را آب تشکیل داده است، چگونه ما را از خاک آفریده و مدام این را تکرار می‌فرماید؟ 

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ (حجر:۲۶)

و انسان را از گل خشک بازمانده از لجنى بویناک آفریده‌‏ایم.‏

 

پنجم: رزقم در صفحه قرآن کریم آیات ۲۵ تا ۳۲ سوره مبارکه عنکبوت:

کلّ حزبٌ بما لَدیهِم فرحون(۳۲)

اما حزب الله هم الغالبون، زیرا و من احسن من الله صبغه؟ 

و فرح حزب الله در دنیا شهادت طلبی و در آخرت بهشتی است که راضی‌شان می‌کند. چه خوش عاقبتی...

 

 

«افشای رازهای قلب مثل خارج‌کردن مایع مغزی نخاعیه برای کم کردن تورم، قطعاً عمل نجات‌بخشیه اما کثیف‌کاری هم داره.»

 

استیو تولتز/ هر چه باداباد/ ص. ۲۲۶

 

وقتی رسیدم به طبقه‌ی واحدم دیدم والریا پشت در آپارتمان ایستاده. دلسردی ته‌نشین‌شده را بر چهره‌ام تشخیص داد.

«چی شده؟»

«والدین تنیم رو دیدم.»

«چه قدر خوب! من یه خاله و دو تا پسرخاله این‌جا دارم که رابطه‌ی چندانی با هم نداریم، ولی متأسفانه پدر و مادرم نیومده‌اند این‌جا. خیلی عجیبه که آدم نمی‌تونه بفهمه کی می‌آد این‌جا و کی نمی‌آد. به حرف هر کسی که ادعا می‌کنه می‌فهمه گوش نکن، چون اگر پای عزیزان خودشون وسط باشه میگن ارتباط عاطفی اون نیروییه که ارواح رو به سمت هم می‌کشه، ولی اگر صحبت کسی باشه که هیچ اهمیتی براشون نداره اصرار دارند که نیروی محرکه‌ی جهان بی‌تفاوتیه.»

 

استیو تولتز/ هر چه باداباد/ ص. ۲۱۸

 

دیروز فیلمی دیدم که در آن به یکی از معجزات قرآن کریم درباره فرایند تولید عسل اشاره شده بود. حدود یک ماه پیش فیلم زبان اصلی دیده بودم درباره همین فرایند تولید عسل، برای اینکه در صفحه علمی‌ام در ویسگون منتشر کنم چندین مقاله درباره زنبور عسل مطالعه کردم. اینکه تمام زنبورهای کارگر ماده هستند و اینکه زنبور عسل دو معده دارد و شهد اولیه در معده جلویی ذخیره می‌شود، هر زمان گرسنه بشود دریچه بین دو معده شل می‌شود و مقداری از شهد را می‌تواند بخورد. بقیه شهد وقتی وارد کندو شد به طور متناوب دهان به دهان میان زنبورهای عسل می‌چرخد و در معده‌های آنها تحت تاثیر آنزیم‌ها فعل و انفعالاتی روی شهد صورت می‌گیرد تا عسل به قوام مناسب برسد. 

سپس عسل درون سلول‌های کندو ریخته می‌شود و زنبورهای عسل آنقدر بال می‌زنند تا رطوبت عسل به میزان مطلوب کاهش یابد. کل این فرایند ۴۵ روز طول می‌کشد. سپس در سلول‌ها پلمپ می‌شود. 

 

این کشفیات ۳۰۰ سال پیش صورت گرفته است.

 

و اما قرآن کریم سوره مبارکه نحل: 

 وَأَوْحَىٰ رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ (۶۸) ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا ۚ یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ ۗ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (۶۹)

 

پیام‌ها:

 

♦️نه تنها انتخاب مسکن و غذاى حیوانات با هدایت الهى است، بلکه همه کارهاى آنها راهى است که خداوند پیش رویشان گذاشته است: «سُبُلَ رَبِّکِ»

 

♦️ذلل (بر وزن عنق) است: رام شده‏‌ها. حرکت حیوانات در مسیرى که خداوند برایشان انتخاب نموده است، حرکت متواضعانه است: «سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا» 

 

♦️عرش به معناى تخت حکومت. در اصل، به معنى ارتفاع و بلندى است. منظور از «یعرشون» کندوهایی است که توسط زنبور عسل ساخته مى‏شود. خانه‌سازى، موم‌سازى و عسل‌سازى، در کنار زهرسازى، توسط حیوان کوچکى مثل زنبور، از نشانه‌هاى قدرت الهى است: «لَآیَةً»

 

♦️ تمام درس‌ها و عبرت‌ها، براى کسانى است که اهل فکر و اندیشه باشند «لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» وگرنه افرادى هستند که در تمام عمر از عسل استفاده مى‌کنند ولى حاضر به چند دقیقه فکر درباره‌ آن نیستند.

 

منبع (+)

 

پست مربوط به فرآیند تولید عسل در ویسگون من (+)

 

توضیح تکمیلی بنده حقیر: بطون جمع بطن است، از آنجایی که در فیلم هم گفته می‌شود که زنبورها شهد اولیه را به دهان همدیگر منتقل می‌کنند و در معده‌های مختلف کل کندو روی عسل انفعالاتی صورت می‌گیرد، بنابراین حتی اشاره به این موضوع در ۱۴۰۰ سال پیش جز معجزه چیز دیگری نیست.

و البته خاک بر سر من که در ۴۶ سالگی آن‌هم بعد از تماشای فیلم‌ها فهمیدم. 

 

 

 

تصمیم گرفتم کنجکاوی را بگذارم کنار چون داشتن و نداشتنش فرقی نمی‌کرد. هستی‌ام هر چه قدر بیش‌تر ادامه پیدا می‌کرد بیش‌تر متوجه می‌شدم که دلیل اولویت‌داشتن جهالت برایم این بوده که بتوانم در وضعیت دائم انکار موجه* باقی بمانم.

 

 

استیو تولتز/هر چه باداباد/ص. ۲۱۲

 

* ‏plausible deniability مطلع نکردن مقامات بالاتر از بعضی اقداماتِ دارای تبعات منفی، تا در صورت برملاشدن اقدامات، مقامات بالاتر (مثلاً رئیس جمهور) در دادگاه از اتهامات مصون بمانند.

 

(کشیش گفت:) 

 

(خداوند) برای شما یک کلیسای جامع ساخت و شما فقط درباره‌ی لولاهای درش حرف زدید. از شما شرم می‌کند. شما مست خودتان بودید. قصدش این نبود که شما احساس خاص‌بودن کنید. فکر نمی‌کرد ظاهر برونی این قدر اهمیت پیدا کند. فکر نمی‌کرد تا این حد به تن برهنه‌تان بها بدهید. واقعاً پیش‌بینی نمی‌کرد که خودتان را در قیاس با دیگران تعریف کنید، با این که کل میدان بینایی‌تان را فقط ادراک خویشتن اشغال کند. از چیزهای عجیب و غریبی خجالت می‌کشیدید. به شما ذهن داد که درباره‌ی تجلیات قدرت ناپیدایش اندیشه کنید ولی وقتی دید فکر و ذکری جز شاخص توده‌ی بدنی خود ندارید، مات و مبهوت ماند. کاری کرد پیر شوید تا هر روز بر اختصار زندگیتان تمرکز کنید. عشق به خود همیشه فقط یک نقطه‌ی آغاز به شمار می‌آمد. شما زندگی خودتان را کردید ولی نه برای او. چرا تا این اندازه احساس بی‌پناهی می‌کردید؟ چرا از یک گاف در حضور جمع بیشتر از خشم الاهی می‌ترسیدید؟ نمی‌دانست که برای شما توجهی ناخواسته با انگیزه‌ی جنسی محرک بسیاری از انتخاب‌های مهم زندگی و رفتارهای‌تان خواهد شد. دلواپس یک جوش بودید و نه بوی تعفن سر به فلک کشیده‌ی نعش گندیده‌تان. واقعاً این را پیش‌بینی نمی‌کرد.»

 

استیو تولتز/ هر چه باداباد/ صص. ۲۰۱ ـ۲۰۲