مرا آفرید آن که دوستم داشت

الاکلنگ و اره نه گرگ باشیم نه بره

دوشنبه, ۵ آذر ۱۴۰۳، ۰۱:۲۹ ب.ظ

دیشب تا اذان بیدار بودم و جز چند چرت کوتاه، چشم بر هم نگذاشتم. وقت اذان از امیر خواستم فشارم را بگیرد، ۱۳ روی ۹ بود. فهمیدم فشارم بالا بوده که خوابم نبرده. در واقع این که فکر می‌کردم بالا رفتن فشارم منتفی شده اشتباه بود. کم شده ولی هنوز الاکلنگ برقرار است، گیرم سمتِ کم، سنگین شده.

 

خنده‌دار است اما از آمادگی دولت ظریف برای «بدیم بره» با غرب که خنده‌دارتر نیست. هست؟

 

امروز صفحه قرآن کریم روزانه آیات ۱۲۷ تا ۱۵۲ سوره مبارکه صافات داستان حضرت یونس علیه‌السلام بود، یاد سید حسن نصرالله افتادم که می‌گفت هر کسی درونش باید یک یونس داشته باشد. همان که برای اولین بار به ملت ایران گفت انتخاب شما این بار فرق می‌کند. همان انتخابی که مقاومت را درو کرد… جبران ناپذیر.

 

از آبان ۱۴۰۲ که ایران شد رئیس مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر رسیدیم به صدور قطعنامه حقوق بشر کانادا علیه ایران در آبان ۱۴۰۳.

 

کسی نوشته بود «مذاکره دوباره با گرگ‌ها؟» چرا که نه؟ هنوز قسمت‌هایی از مقاومت مانده که درو نشده، یعنی شما می‌گویی کار را نیمه تمام بگذارند؟ الحوثی، بشار اسد. الی ماشاءالله. ۴ سال مثل برق می‌گذرد، تازه اگر قصه بنی‌صدر تکرار نشود که گویا قرار است بشود و همت کردند حتماً بشود. چون تا شهید زنده است خلبان، باکی نمانده است که نشود.

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی