مرا آفرید آن که دوستم داشت

۱۵۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «واگویه» ثبت شده است

شما بر سر سفره‌ای که خودت پهن کرده‌ای می‌نشینی؛ شما بر سر سفرهٔ عمل خودت می‌روی و اگر لقمهٔ غذایی تهیه نکرده‌ای چیزی نخواهی خورد. در این جهان هزاران نفر کار می‌کنند، ما می‌خوریم، اما آن جهان این‌طور نیست. یک لقمه یا یک سر سوزن از چیزی که خودم درست نکرده‌ام سر سفره‌ام نخواهد بود. اگر باغ و بستان و حور و قصور می‌خواهی، باید کاری درخور آن بکنی. اگر رضوان خدا که اکبر است را می‌خواهی، باید کاری درخور آن بکنی.

 

آیت الله جاودان/ حدیث اندرز/ ص. ۱۸۶

 

 

به قول حکیم ابوالقاسم فردوسی:

اگر بار خار است خود کشته‌ای

وگر پرنیان است خود رشته‌ای

 

دیشب با مهمان‌هایمان صحبت از آخرت شد، سخن به گمانم آیت الله خوشوقت را بازگو کردم که آن دنیا اعمالمان را به کسانی که دوستشان داریم نخواهند داد، به کسانی خواهند داد که از آنها بدمان می‌آید و غیبتشان را کرده‌ایم.

ذکر خیری هم از دنیای پس از مرگ استیو تولتز در هرچه باداباد به میان آوردم. اینکه هر چقدر اینجا بدبختیم و کم کاریم و دستمان تنگ است در عالم برزخ هم همانیم. گفتم مدت‌ها درگیر کسی بودم که در حق من بدی کرده بود و در گفتگوهایی با دیگران گله‌هایی از او کرده بودم. وقتی سخن آیت الله را خواندم با خودم فکر کردم ای دل غافل اینی که من از او دلگیرم، ثانیه به ثانیه زندگی را صرف کاشتن می‌کند، حداقل آن دنیا چیزی ته انبانش می‌ماند که به دردش بخورد، تو چی؟

حرف که خیلی زدیم آنقدر که برای این چیزهای پر درد حتی از زور درد خندیدیم و این وسط چیزی که یادمان رفت عیدی پسرها بود.

 

در آیه ۴۰ سوره مبارکه نمل می‌فرماید:«... گفت: این بخشش پروردگار من است، تا مرا بیازماید که سپاسگزارم یا کافر نعمت. پس هر که سپاس گوید براى خود گفته است و هر که کفران ورزد پروردگار من بى‌نیاز و کریم است.»

 

صفت غنی را در آیاتی*، در مقابل فقیر بودن ما آورده و اما کریم: اسمی جامع ِ همۀ خیرات و فضایل و امور پسندیده‌است. همچنین آن را به معنای کسی که خیر بسیار می‌رساند و چیزی که نفعش دوام دارد معنا کرده‌اند‌.»

 

کریم به سه مفهوم اساسی اشاره دارد:

۱) جواد، یعنی بخشنده‌ای که بسیار و بدون هیچ مانعی می‌بخشد و کفران و عصیان بندگان در بخشش او اثری ندارد و به معنای والا‌تری یعنی کسی که همۀ افعالش احسان و انعام است.

۲) صفوح، یعنی کسی که از گناه درمی‌گذرد و عفو می‌کند و برتر از آن، گناه را به حسنه بدل می‌کند.

۳) کریم را به معانی دیگری نیز دانسته‌اند، از جمله کسی که به وعدۀ خویش وفا می‌کند، کسی که امید آرزومندان را ناامید نمی‌کند، و کسی که مستغنی از غیر است و بر عطای خود منت نمی‌گذارد. 

 

با توجه به معنای لغوی کریم، اساس معنای آن را شتاب به سوی امور خیر دانسته و گفته که خداوند اکرم الاکرمین است، زیرا سبب هر خیر و آسان کنندۀ آن است. (منبع)

 

* یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (فاطر: ۱۵)

ای مردم! شمایید نیازمندان به خدا، و فقط خدا بی‌نیاز و ستوده است.

 

چند روز پیش در کانال سمت خدا این قسمت از تفسیر سوره مبارکه بقره را به صورت عکس نوشت دیده بودم، یادش افتادم:

 

ذات اقدس اله یک جا می‌فرماید: وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ(نور: ۳۳) آنچه انفاق می‌کنید مال الله است مال شما نیست. در سوره حدید لطیف‌تر از این می‌گوید: وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ (حدید: ۷) ما که به شما چیزی ندادیم شما خلیفه و نماینده مایید، نماینده که در بخشش مال حق بخل ندارد. فرمود شما جای خدای رازق نشسته‌اید، کار او را بکنید. بدون بخل انفاق کنید.

 

تفسیر سوره بقره آیت الله جوادی آملی/ جلسه ۴۹۷

 

البته یاد از کیسه خلیفه بخشیدن هم افتادم و رفتم ببینم از چه قرار است. منفی بود (+) چون در مورد افراد خسیس و بخیل صدق می‌کند. ولیکن خداوند می‌فرماید آقا هر چقدر دوست داری از کیسه من ببخش، من جایش را پر می‌کنم (+).

 

«بیشتر جوانى آدم به ندانم‌کارى می‌گذرد. از اولش هم معلوم بود که دلبرم خیلى زود غالم خواهد گذاشت، هنوز دستگیرم نشده بود که در دنیا دو نوع بشر متفاوت وجود دارد، نوع پولدار و نوع بی‌پول. مثل خیلی‌هاى دیگر بیست سال عمر‌ به اضافه جنگ لازم بود تا یاد بگیرم سر جاى خودم بمانم و قیمت اشیاء و آدم‌ها را قبل از اینکه به طرفشان دست دراز کنم و مخصوصاً قبل از اینکه گرفتارشان بشوم، بپرسم.»

 

فردینان سلین/سفر به انتهای شب/ ص. ۸۳

 

 چند روز است که این صفحه باز است تا به رسم قدیم موتیفات آخر سال بنویسم. درست همانطور که هر روز با خودم می‌گویم برای کانال ایتایم باید فلان صوت را بگذارم و نمی‌گذارم اینجا هم سفید مانده بود که مانده بود. 

 

قدیم‌ها حساب اینکه چه ماهی چه اتفاقی افتاد کجا رفتیم چه کتاب‌هایی خواندم و چه فیلم‌هایی دیدم یا با چه کسانی ملاقات داشتم را داشتم. حالا حساب روزها را هم ندارم. مثلاً اگر سه‌شنبه دوستم نمی‌گفت که پنجشنبه سال تحویل است نمی‌دانستم. 

 

نمره که نمی‌خواهد می‌خواهد؟ امسال یک سفر یک روزه به روستای محل زندگی خواهر بزرگم داشتم. با چند خروج از منزل برای کارهای دندانپزشکی. بقیه ایام خانه بودم. شیمی درمانی را کنار گذاشتم چون علاوه بر عوارضی که از تحملم خارج بود هزینه تحمیل می‌کرد و ما کسی را نداریم عیدی به ما سکه بدهد، چه برسد به اینکه ماشینی بخرد یا خانه‌ای یا از همین دلخوشی‌هایی که بچه‌های بالا دارند. آنهایی که در برش خوب تهران، تبریز یا هر استان/ شهر دیگری از ایران حتی سیستان و بلوچستان زندگی می‌کنند. 

 

«پولدارهاى پاریس کنار یکدیگر زندگى می‌کنند. محله‌شان به شکل یک برش از کیک شهر است که نوکش به لوور می‌خورد و ته گردش میان درخت‌هاى بین پل "اوتوى" و "دروازه ترن". بهترین لقمه شهر همین است. بقیه‌اش فقط فلاکت است و کثافت.

 

همان/ص.۷۶

 

ما همان سنگ زیرین آسیایی هستیم که علی شریعتی می‌گفت. اگر نه من هنوز بعد از یک سال نتوانستم هضم کنم که چطور دوست دختر کارمند سابق وزارت امور خارجه اتاق خواب ۱۲۰ متری‌اش را پر می‌کند؟ «نمی‌دانم چطور ولی پر بود!»

 

احتمال صدی صد، آن دنیا هم سنگ زیرین آسیا هستیم. خودم را می‌گویم، یهو توی خیابان‌های تهران گم می‌شویم  سر از شمال شهر در می‌آوریم و خانه‌هایی می‌بینیم که فقط در ورودی آنها کل خاندان ما را ‌می‌خرد و می‌فروشد. نگاه‌هایمان را می‌دزدیم، تماشا نمی‌کنیم چون قلب‌هایمان را هنوز لازم داریم. مگر قلب آدم چقدر می‌تواند تاب بیاورد؟ دیگر نباید گم بشویم. اصلاً توی خانه می‌مانیم.

 

«براى آدم‌هاى بیچاره دو راه خوب براى مردن هست، یا در اثر بى‌اعتنایى مطلق همنوعان در زمان صلح، یا در اثر شوق آدمکشى همین همنوعان در زمان جنگ. اگر دیگران به فکرت افتادند، بدان‌که بلافاصله فقط و فقط به فکر شکنجه‌ات افتاده‌اند. به هیچ درد این نامردها نمى‌خورى، مگر وقتی که غرق حزن باشی! "پرنشار" در این مورد حق داشت، وقتی که کشتارگاه کنار گوشَت دایر است دیگر درباره مسائل آینده زحمت فکر کردن به خودت نمى‌دهى، فقط به این فکر می‌کنی که در روزهایی که برایت باقى مانده عاشق بشوى، چون این تنها راهى است که مى‌توانی کمى تنت را فراموش کنى، تنی که بزودى از بالا تا پایینش را برایت جر می‌دهند.

 

همان/ ص.۸۴

 

راستی یکی دو ماه پیش یک فیلم تلویزیونی دیدیم به اسم یک بازرس تماس می‌گیرد/ یا وارد می‌شود (AN INSPECTOR CALLS). فیلم را دو بار دیدم و هر دو بار تحت تاثیر قرار گرفتم، همانطور که بازرس خطاب به آقای رولینگ گفت بله جوان‌ها تاثیر می‌گیرند.  یا آنجا مقابل در خروجی وقتی گفت اوا اسمیت و جان اسمیت‌های زیادی آن بیرون هستند.

 

و رولینگ‌ها به فکر نشان شوالیه و قضاوت عمومی. هزاران هزار پوند، یا گلف بازی کردن، می‌تواند تمام اتهامات را پاک کند. مگر نمی‌کند؟ 

 

 

قالیباف توییت زده: دو اقدام ارزشمند دولت با راهبری ریاست محترم جمهور در ماه پایانی سال که با حمایت و همکاری کامل مجلس محقق شد عبارتند از عملیاتی کردن طرح کالابرگ با شیوه اجرایی مطلوب و منظم و افزایش ۴۵ درصدی حداقل دستمزد کارگران.

حفظ قدرت خرید در رأس اهداف سران قوا و اساس وفاق ملی به نفع مردم است.

 

 

سید امیرحسین حسینی نوشته است: «کسانی که امروز برای افزایش ۴۵٪ دستمزد اکلیلی می‌شوند، همان‌هایی هستند که افزایش تاریخی ۵۷٪ دستمزد در دولت شهید رئیسی را ناقوس بیکاری، عامل تورم، سیاست پوپولیستی و مخرب‌ترین سیاست اقتصادی ممکن دانسته و برای تخریب آن از هیچ تلاشی دست برنداشته و با گزارش پوچ و مهمل وزیر را هم برکنار کردند!»

 

 

آقای قالیباف خلبان دکتر، تو روی اصلاح طلب‌ها را هم سفید کردی. شهید سلیمانی شاهد است، سید حسن نصرالله هم زنگ زد گفت تصدیق می‌کند.

 

 

*سعدی:

آفت مجلس و میدان و هلاک زن و مردی

فتنه خانه و بازار و بلای در و بامی

 

صحبت‌های خمینی در مورد لزوم پوشیدن چادر همچنان بحث‌انگیز است. مجاهدین با انتشار بیانیه‌ای گفته‌اند که درحال حاضر مسایل بسیار مهمتر دیگری در مملکت وجود دارد و مطرح ساختن مسئله حجاب فقط به نفع ضدانقلابیونی تمام می‌شود که قصد ایجاد هرج و مرج دارند. صادق قطب‌زاده نیز تقریباً همین حرف را زده‌اند.

 

 

اسنادلانه/ ج۸/ ص۲۷۴

 

شرمنده‌ایم.

بیشتر شرمنده دستبوسی امام راحل از دست ملت. دادیم دست لیبرالها که بدهند به منافقین.

تامام.

 

در این پست نوشته بودم که اگر پزشکیان مثل محمود احمدی نژاد رفتار نکند کاری می‌کند که مملکت روی هوا برود، آقای مرآت عزیز مطلبی نوشته بودند و از اینکه عده‌ای و مثلاً من که فکر می‌کردم مجلس همتی را برکنار نمی‌کند، چیزی از سیاست حالیمان نیست شاکی/ متعجب بودند.

خوب این هم شروعش: «محمدرضا عارف، معاون اول پزشکیان: مدیران ما بعد از استیضاح [عبدالناصر] همتی دیگر انگیزه کار کردن ندارند، چون نمیدانند که آیا فردا سر کار خود هستند یا نه.»

 

خدیجه کبری، عالمه، عابده، زاهده و موحده بود؛ ما فخر می‌کنیم که چنین مادری داریم!

خدیجه کبریٰ (علیها آلاف التحیة و الثناء)، فرهنگ عقلانیت را در فضای جاهلی پیاده کرد.

چون آن فرهنگ، فرهنگ جاهلی بود، اقتصاد جاهلی هم داشتند، و اقتصاد جاهلی در محدوده ربا دور می‌زد.

در جاهلیت کهن که ربا، یک پیمان تجاری و اقتصادی رسمی بود، این را خدیجه کبریٰ خط بطلان زد و تحریم کرد!

وجود مبارک خدیجه کبریٰ (سلام الله علیها) ویژگی‌های خاصی داشت:

او طرف مشورت پیغمبر بود!

او یک مریم ثانی است برای ما!

او الگوی جامعه است!

خدیجه کبریٰ (سلام الله علیها)، نه تنها ام المؤمنین فقهی است،

ام المؤمنین فرهنگی است،

ام المؤمنین اقتصادی است،

ام المؤمنین عفاف و حجاب است.

 

آیت الله جوادی آملی/سخنرانی در همایش ملی خدیجه کبری (س)؛ ۱۳۹۵/۱۰/۰۲

 

 

حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها مغفول و مهجور است. زنی که در زمانه جاهلیت لقبش طاهره بوده. دیشب با همسرم صحبت می‌کردیم در مورد اینکه دین و آیین حضرت قبل از اسلام چه بوده است؟ گفتم لقبش طاهره بوده و عمویش کشیش بوده و اینکه بلافاصله بعد از شنیدن سخنان حضرت محمد صلوات الله علیه و آله سریع نزد عمویش می‌رود و نشانه‌های پیامبری را می‌شناخته، احتمالاً مسیحی بوده یا با آیین مسیحیت دمخور بوده است.

 

در این منبع نوشته است که اهل سنت و وهابیون معتقدند یهودی بوده است ولی با این سخن آیت الله جوادی آملی که ربا را حرام کرده بود بعید است که یهودی باشد چون ربا و بانکداری از لحاظ تاریخی هم اثبات شده که به دست یهودیان اداره و ترویج یافته است.

 

و البته این را هم نوشته است که: «هر چند از زندگانی و دین حضرت خدیجه(س) قبل از ازدواج با پیامبر (ص) و دوران جاهلیت اطلاع چندانی در دست نیست اما شواهدی در دست است که ایشان به دین حضرت ابراهیمی بود. با توجه به اینکه لقب حضرت خدیجه قبل از اسلام، طاهره بوده(بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۱۲) و طاهره به معنای پاک منشی است می‌توان فهمید که آن بزرگوار پیرو یکی از ادیان الهی و به آن پایبند بوده است .حضرت خدیجه از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر جدید را می‌کشید و از ورقه بن نوفل و دیگر علماء جویای نشانه های نبوت می شد. (بحارالانوار، ج۱۶،ص۵۲)»

 

من نظرم بیشتر روی مسیحی بودن ایشان است. همان مریم ثانی که آقای جوادی آملی می‌گوید.

 

فرمود: ما انسان، مخصوصاً مسلمان را عزیز و کریم خلق کردیم.

 

آنچه باعث رشد این عزّت و کرامت است را به ما نشان دادند و آنچه مانع پیشرفت آن است را نیز روشن ساختند.

 

سپس فرمود: اگر اینها را یکی پس از دیگری شناختید و عمل کردید، کم‌کم ﴿زادَتْهُمْ إیماناً﴾ ایمان شما بیشتر می‌شود!

 

دو طایفه از آیات، یکی در سوره «انفال» و دیگری در سوره «آل عمران»، درجه‌بندی ایمان را مشخص می‌کند:

 

فرمود اگر ایمان بالا آمد: ﴿لَهُمْ دَرَجَاتٌ﴾  کم‌کم صاحب درجات برتر می‌شوید!

 

وقتی صاحب درجات برتر شدید، درجه با صاحب درجه یکی می‌شود. لذا در سوره «آل عمران» دیگر «لام» نیست و می‌فرماید:﴿هُمْ دَرَجَاتٌ﴾ یعنی این افراد خودِ درجه می‌شوند!

 

ببینید تفاوت ره از کجاست تا به کجا!

 

در رذایل اخلاقی هم همین روند وجود دارد:

 

اگر عده‌ای [اهل ظلم و گناه شد]، ابتدا «لَهُمْ دَرَکَاتٌ» است، اما بعد «هُمْ دَرَکَاتٌ» می‌شود!

 

در آن آیه کریمه فرمود: ﴿وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾

 

نفرمود ما از جنگل هیزم می‌آوریم، بلکه همین ظالم خود آتش می‌گیرد!

 

هیزم جهنم، خودِ ظالم است که گُر می‌گیرد!

 

 

جوادی آملی/پیاده سازی سخنرانی/ درس اخلاق؛ ۱۳۹۶/۱۱/۲۶

 

 

اتفاقاً امروز این را در کانال سمت خدا دیدم که بی‌ربط درجات و درکات نیست.

 

«در آیات متعددی از قرآن به رسالت انسان در برابر خانواده‌اش اشاره شده است از جمله:

 

- قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا» ؛ خود و خانواده تان را از آتش جهنم بازدارید.

 

- « وَ أَمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْهَا »؛ اهل خود را به نماز فرمان ده و بر آن پایداری کن

 

- إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ »؛ مردان خدا در مورد خانواده شان دغدغه دارند و بی تفاوت نیستند

 

وَ کَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ »؛ پیامبر، همواره خانواده اش را به نماز سفارش می‌کرد»

 

 

عباس بابائیان/ چهارصد نکته از تفسیر نور/ نکته ۳۲۷

 

سلمان معمار در نوشته فاخر یک اقلیت بسیار قدرتمند (+) همان ابتدا می‌نویسد: «پزشکیان مجموع توصیف‌هایی است که اصلاحات از مخالفانش می‌کرد، مثل احمدی‌نژاد کاپشن پوش و پوپولیست و ساده‌نما و عوامانه است...»

منتظرم آیا این شباهت تا پخش صوت رئیس مجلس با مرتضوی طوری، سر استیضاح وزیر کارش شیخ‌الاسلامی پیش خواهد رفت یا چه؟

 

الفش اینکه: روزه، آماده‌سازی انسان روزه‌دار است برای اینکه در درجهٔ اول، حجاب را از برابر دیدگان عقل برمی‌دارد و سبب می‌شود که او ببیند و فکر کند و بیاموزد و بیشتر از روزهایی که غذا بیشتر می‌خورد بفهمد. از سوی دیگر، روزه انسان را نسبت به دردهای دیگران حساس می‌کند و این‌گونه، عاطفهٔ او را حساس‌تر و فراگیرتر می‌کند. سوم اینکه روزه نوعی آمادگی و پایداری در خود انسان ایجاد می‌کند، چرا که او در برابر خواهش‌ها و وسوسه‌ها و سختی‌ها می‌ایستد و درنتیجه صبر او بیشتر می‌شود و صبر با روزه رابطه‌ای ژرف دارد.

 

روزه به انسان روزه‌دار سه ویژگی می‌بخشد: فهم بیشتر و احساس بیشتر و صبر بیشتر.

 

امام موسی صدر/ حدیث سحرگاهان/ص. ۳۱۴

 

 

بایش اینکه: آیۀ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌.» (بقره، ۱۸۳) خطاب حضرت باری‌تعالی است با مؤمنین؛ گرچه کفار نیز مانند مؤمنین مکلف به فروع‌اند لیکن به‌جهت آنکه مؤمنین این‌گونه خطابات را تلقی به قبول می‌کنند، مخاطب قرار گرفته‌اند.

 

در «مجمع البیان» از حضرت صادق علیه السّلام روایت می‌کند که آن حضرت فرمودند: «لذة ما فی النداء ازال تعب العبادة و العناء.» [«لذتی که در ندای الهی است، سختی و رنج عبادت را از بین می‌برد.»] بدیهى است خداى مهربان که مؤمنین را ندا می‌کند و آنان را لایق خطاب قرار می‌دهد، هر سختى‌ای که در روزه است از بین می‌‏رود و شیرینى ندا دیگر تعبى نمی‌گذارد.

 

علامه حسینی طهرانی (ره)/ نور ملکوت روزه/ صص. ۲۷ـ۲۸

 

 

از کانال حرف حساب (+)