مرا آفرید آن که دوستم داشت

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صحیفه سجادیه» ثبت شده است

صفحه ۳۸۸ قرآن کریم آیات ۲۲ تا  ۲۸ سوره مبارکه قصص را جای دیگری خواندم و آیه ۲۷ «قَالَ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُنْکِحَکَ إِحْدَى ابْنَتَیَّ هَاتَیْنِ عَلَىٰ أَنْ تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَ حِجَجٍ ۖ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِکَ ۖ وَمَا أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ و سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ.» نظرم را جلب کرد.

در پستی (+) درباره دعای حضرت آسیه این ظن را مطرح کرده بودم که آیا ایشان از محل تدفین حضرت هاجر کنار کعبه آگاه بوده؟ بعدها آقای عابدینی عزیز هم در برنامه سمت خدا اشاره کردند که انبیاء بنی‌اسرائیل از جمله حضرات موسی و سلیمان علیهم‌السلام حج به جا آوردند.

از جمله حضرت یعقوب علیه‌السلام به پسرانش برای ترویج با فرزندان عمویشان حضرت اسماعیل سفارش کرده بود (تَلمود) پس امکانش بوده.   اینجا هم حضرت شعیب مهریه دخترش را به جای سال، «حج» تعیین می‌کند:

«ثَمانِیَ حِجَجٍ» (به جاى هشت سال، فرمود: هشت حج)

 

که باز تو گویی تأیید ظن و حدس من است چون سفر برای حج یک سال طول می‌کشیده.

 

آیه ۲۸ سوره مبارکه قصص:

عبارت‌ «أَیَّمَا الْأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَیَّ» دو گونه معنا شده است؛ یکى این‌که مهریّه‌ دختر خواه هشت سال باشد و خواه ده سال، هیچ‌یک بر من ستم نیست و معناى دیگر این که بعد از پایان هر یک از این دو مدّت، اگر خواستم از نزد شما بروم نباید مانعى در کار باشد.

 

من همین مدّت قرارداد را مى‌مانم و بعد از آن اختیار با خودم مى‌باشد.

پیام: در قراردادها براى خود، اختیاراتى در نظر بگیریم و دست خود را در محورهایى بازبگذاریم. «أَیَّمَا الْأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَیَّ» (+)

 

و اما، در آیه ۲۷، همچنین سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ مرا یاد داستان حضرت موسی و خضر علیهم‌السلام انداخت. جستجو کردم دیدم با این شکل جمله‌بندی از لسان حضرت اسماعیل علیه‌السلام است:

سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ (صافات: ۱۰۲)

که اگر خدا بخواهد مرا از صابران خواهى یافت. 

جمله‌بندی حضرت موسی علیه‌السلام فرق می‌کند:

قَالَ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِی لَکَ أَمْرًا (کهف: ۶۹)

گفت: اگر خدا بخواهد، مرا صابر خواهى یافت آنچنان که در هیچ کارى تو را نافرمانى نکنم.

لحنی قاطع که کار دست حضرت می‌دهد با التفات به دعایی از حضرت سجاد علیه‌السلام. (لینک)

 

این را به صورت صوتی در کانال ایتایم (+) کار کرده بودم گفتم تا جایی که حافظه یاری می‌کند اینجا هم به اشتراک بگذارم. 

 

 

وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ (ق:۱۶)

 

شریان کاروتید یک جاهایی است نرسیده به حنجره. حنجره؟ جایی که تارهای صوتی قرار دارند. جایی که هوای بازدمی به صوت تبدیل می‌شود. هوایی که از سینه برخاسته است. به حنجره که می‌رسد می‌شود زمزمه، ناله، کلمه، جمله، آه. آخ. فریاد. آن‌وقت خدا می‌گوید من از رگِ گردن به شما نزدیکترم. من قبل از تبدیل هوای بازدمی‌تان به زمزمه، ناله، کلمه، جمله، آه. آخ. فریاد. می‌شنوم‌تان.

 

 

 

*صحیفه‌ سجادیه

از آرشیو وبلاگ قشنگم (لینک)

خدایا! زنانشان را عقیم ساز و صلب مردانشان را خشک کن و نسل چهارپایان و گاو و گوسفندشان را قطع فرما، به آسمانشان اجازه باریدن و به زمینشان رخصت روییدن مده.

 

دعای ۲۷ صحیفه سجادیه در حق دشمن کافر حربی