مرا آفرید آن که دوستم داشت

در ویسگون دیدم دو کاربر در دو استوری متفاوت نوشته‌ای و صوتی، این «خلیها علی الله» را آیه‌ و سخنی از طرف خدا (خوشبینانه حدیث قدسی) قالب کردند به مخاطب.

اما این جمله از این ترانه عربی و شعری از مأمون الشناوی است.

مراقب باشید هر کلام عربی آیه قرآن نیست، حدیث نیست. من این ترانه را نشنیده بودم ولی قرآن که خواندم. روز دوم که دیدم رفتم جستجو کردم و دیدم بعله.

البته آن دوستان محترم پذیرفته و با تشکر پاک کردند ولی از اقوام من اگر بودند مثلاً مسبوق به سابقه می‌گفتند مهم این است که حرف قشنگی است.

 

«رسانه «النباء» متعلق به تکفیری‌ها از درگیری تروریست‌های داعش در جنگل‌های قوسار آذربایجان خبر می‌دهد.

 

 

به گزارش النباء، در این سلسله تیراندازی ها ۸ تن از یگان ویژه حکومت علی‌اف کشته یا زخمی شده‌اند.

 

علی‌رغم پوشش خبری اندک رژیم علی‌اف از این حادثه بررسی‌ها نشان می‌دهد که بعد از کشته شدن مامور حوادث غیرمترقبه دولت در جنگل‌های قوسار به دست تکفیری‌ها، باکو برای حفظ حیثیت وارد درگیری موقت با وهابی‌ها گشته و چند نفر از تکفیری‌های ملل مختلف و نیروهای علی‌اف کشته و زخمی شده‌اند.

 

مامور حوادث غیرمترقبه که صرفاً به دلیل تفریح به جنگل قوسار وارد شده بود ناخواسته سر از پادگان‌های مخفی داعش در آذربایجان درآورد و به این علت به دست تکفیری‌ها کشته شد.

 

رژیم علی‌اف پیش یک دهه است که با شرایط توافقی اجازه حضور، استقرار پایگاه‌ها و مراکز آموزشی را در جنگل‌های آذربایجان به وهابیت تکفیری داده است.

 

علاوه بر وهابیت آذربایجان پیش از ۷ هزار تکفیری آموزش دیده از ملیت‌های مختلف در مناطق مختلف آذربایجان حضور دارند و با حمایت ترکیه و بعضی از کشورهای عربی و مدیریت آمریکا و اسرائیل منتظر دستور برای خرابکاری و ناامن سازی در منطقه و ایران می‌باشند.»

 

 

 

“مرکز مطالعات آذربایجان ”

 

میلاد رضایی (+)

 

 

همه دل‌مشغول مرگ غم‌بارشان بودند؛ از جمله خودم. یک اسپانیایی با چشمان غمگین، قربانی فردی با انگیزه‌ای نامشخص شده بود. جوزف جراح مناطق جنگی بود؛ دستانش به قدری بد سوخته بودند که دیگر نمی‌توانسته جراحی کند، لحظات پایانی عمرش به دختری دوازده ساله آموزش داده بود که چه‌طور ترکش را از ریه یک مجروح جنگی بیرون بیاورد. گفت حالا نگاهشون کنید و دستان بی‌نقصش را رو به ما گرفت.

فرهاد گفت این به معجزه است. خودش بر اثر عفونت باکتری استافیلوکوک مقاوم به آنتیبیوتیک از پا در آمده بود.

از پنجره مردانی با یونیفرم نظامی می‌دیدیم که تفنگ به دوش خیابان را گز می‌کردند. این جا مکان ملت‌هاست؟ دولت‌ها؟ همه همچنان درگیر نمایش مضحک وطن‌پرستی هستند؟ چینش قبیله‌ای مردم بر چه منوال است؟ آرزو کردم ناسیونالیسم مرده باشد. از همه تمایزات دیمی‌ای که بین انسان‌ها قایل می‌شوند، فرق‌گذاشتن بین آدم‌ها بر اساس طول و عرض جغرافیایی مکانی که بر حسب اتفاق در آن متولد شده‌اند همیشه به نظرم از بی‌معناترین‌ها بوده.

پرسیدم «کسی از نوع حکومت این جا خبر داره؟»

جوزف گفت «دموکراتیک.»

«آها، خب.»

«فاشیسم رو ترجیح میدی؟»

«نه، دموکراسی خوبه.» هر چند بدم نمی‌آمد محض تنوع یک حاکم مستبد روشنفکر را تجربه کنم.

 

استیو تولتز/ هر چه باداباد/ص. ۱۰۹

 

رزقم از آیات ۲۲ تا ۲۸ سوره مبارکه قصص: 

۱) طبق آیات ۲۲ و ۲۴ حضرت موسی علیه السلام غرق در توکل به خداوند بود.

۲) آقای جوادی آملی می‌گفت: حضرت شعیب علیه السلام بسیار برای خداوند می‌گریست، طوریکه نابینا می‌شد و خداوند او را دوباره بینا می‌کرد. چند بار تکرار شد. خداوند پرسید از ترس گریه می‌کنی؟ گفت از عشق.‌ پس پروردگار به او گفت عزیزترین بنده‌ام را برای خدمت به تو می‌فرستم.

 

رزقم از یک صفحه قرآن کریم امروز (آیات ۱۴ تا ۲۱ سوره قصص)

۱) حضرت موسی علیه السلام حکمت و علم دریافت کرده بود و طبق آیات این صفحه شیعیانی داشت. 

۲) آقای جوادی آملی: طبق آیه ۱۷، حضرت موسی علیه‌السلام جزء مُنعَم عَلَیهی است که ما در نمازهایمان از خداوند می‌خواهیم ما را در مسیر آنان قرار دهد: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ * صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّین»(حمد:۶_۷)

 

یعنی راه «الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ»، همان راه موسی علیه‌السلام [است] که فرمود: «فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیرًا لِّلْمُجْرِمِینَ».

 

درواقع ما روزی ۵ بار در نمازهایمان از خداوند می‌خواهیم که ما را در مسیری قرار دهد که هیچگاه یاور ظالمان و مجرمان و زورگویان عالم نباشیم.

 

پس نمازی نماز واقعی و مقبول است که نتیجه‌اش تبرّی قلبی و عملی از مستکبران و ظالمان عالم باشد.

 

 

یکی از بدترین عذاب‌های جهنمیان، تحیر و سردرگمی و نامعلوم بودن وضعیت آن‌هاست. یعنی به‌سادگی تکلیف آن‌ها را روشن نمی‌کنند. تا جایی که خودشان به مالک جهنم التماس می‌کنند که از خدا بخواهد تکلیف آن‌ها را مشخص کرده و زودتر نابودشان کند! «وَنَادَوْا یَا مَالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّکَ؛ آن‌ها ندا در می‌‏دهند: اى مالک [جهنم، بگو] پروردگارت ما را بمیراند و نابود سازد!»

این همان وضعیتی است که الان جمهوری اسلامی و رهبران جبهۀ مقاومت برای صهیونیست‌ها ایجاد کرده‌اند. مطمئن‌اند که باید تقاص تجاوزات‌شان را پس بدهند، اما زمان و مکان و کیفیت و کمیت آن را نمی‌دانند. و عذاب سردرگمی کمتر از مرگ نیست.

 

احمدحسین شریفی

 

پ.ن: آیه ۷۷ سوره زخرف

 

از عطر گل محمدی مست

رفته‌ست دل ملائک از دست

 

همراه تو راه عرش پیمود

آن روح که با تو هم‌صفت بود

 

ناگاه به رغم راه‌دانی

داد از کف تاب همعنانی

 

در ساحت جلوه‌گاه قدّوس

از طیر فتاد بال طاووس

 

محبوب فکند برقع از رو

در خلوت او تو بودی و او

 

خواندند فرشتگان واله

صلْوات علی النّبی وَ آله

 

در جلوه شده فروغ سرمد

از طلعت رویت ای محمد(ص)

 

سعید سلیمان‌پور

 

*مطلع همین شعر

 

رزقم از آیات ابتدایی سوره مبارکه قصص:

۱) به حضرت موسی علیه السلام و قومش که از مستضعفان بودند چنان مکنتی داده می‌شود که فرعون و هامان و لشکریانش از آنها شکست بخورند. (آیات ۵ و ۶)

۲) به مادر حضرت موسی علیه‌السلام هم مانند حضرت مریم سلام الله علیها وحی می‌شود که فرزندش از پیامبران خواهد بود. (آیه ۷)

۳) فال نیک زدن چندین بار در قرآن آمده است، اینجا هم همسر فرعون فال نیک می‌زند و به راستی که برای او سبب منفعت می‌شود و منزلی نزد خداوند صاحب می‌شود. (آیه ۹)

 

«بیست سال پیش وقتی داستان «نگهبان چشمه» رو برای برادرزاده‌ام تعریف می‌کردم گریه کردم. به مادرش گفته بود مگه موقع قصه گفتن آدم گریه می‌کنه؟

 

هنوز هم موقع گفتن از «سما» صورتم خیس میشه. سما؟ زنگی که به صدا در آوردی چرا مردم رو سر چشمه جمع نمی‌کنه؟»

 

 

 

*پرچمی زنده، باد را لرزاند

شک ندارم زمان طوفان است

 

میلاد عرفان‌پور

 

گویا آقای اژه‌ای برای اثبات همراهی‌اش با دولت نفاق فائزه را به صورت مشروط آزاد کرده است تا من پولدار نشوم (+). البته از آن پابندی که به پای فرماندار قزوین بسته بودند هم خبری نیست.