مرا آفرید آن که دوستم داشت

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیاست» ثبت شده است

صفحه را باز می‌کنم که چیزی بنویسم. در واقع بگویم تا این تکنولوژی که کفار برایمان ساخته‌اند بنویسد. ویل دورانت در تاریخ تمدن می‌نویسد ایرانیان تن به کار نمی‌دادند چون ثروت بسیار داشتند پس پول می‌دادند تا یونانیان و کاربلدان دیگر برایشان کار کنند، بسازند و چه بسا اختراع کنند. ما چه چیزمان از اعقاب هخامنشی خودمان کم است؟

 

به جانگابازها فکر می‌کنم که قبلاً هم نوشته بودم حوصله‌شان سر رفته است (+) می‌آیم بنویسم اما نوشتنم نمی‌آید. مثل کسی هستم که یک پازل ۲۰۰۰ تکه‌ای را با مهارت تمام چیده است و حالا که باید شاید آخرین تکه را سر جایش بگذارد احساس می‌کند «چه کار بیهوده‌ای!» چون فراموش کردم حساب این را بکنم که چطوری می‌خواهم قابش کنم؟

 

من آخرین قطعات را سر جایش نمی‌گذارم. چون دانای کل این داستان منم و دوست دارم پا در هوا ماندن آنها را تماشا کنم. دانای کل هم نبودم بچه سرتق که می‌توانم باشم.

 

در ویسگون درباره دستگاه گوارش و حرکات دودی مری و معده و روده‌ها مطلبی کار کرده بودم. دانش آموزی پرسیده بود این همان حرکت کرمی است؟ بعد لطف کرده و از کتاب درسی برایم عکس گرفت فرستاد که حرکات دودی را حرکات کرمی فید کرده بود. با همکاران که در میان گذاشتم گفتند احتمالاً کار حداد عادل است. عالمان خارجی هم بیخود می‌کنند می‌نویسند اسموکینگ، از این پس باید بنویسند ورم شیپد.

 

هر شب ساعت ده و نیم سریال «با سال تماس بگیر» را تماشا می‌کنیم. ادامه سریال بریکینگ بد است. مریضش شده‌ایم. کاش فقط یک فریم والتر وایت یا جسی پینک را هم نشان می‌داد.

 

چند ماه پیش علیرضا به مادرش گفته بود به این نتیجه رسیده است ه خوشی‌های دنیا خیلی کوتاه است. از کجا به این نتیجه فاخر رسیده بود؟ از اینجا که رفته بودند گردش و خیلی به او خوش گذشته بود اما بعد مریض شده بود و همه آن خوشی پریده بود.

 

نمی‌دانم اینجا درباره کتاب سفر به انتهای شب نوشتم یا نه که مشغول خواندنش هستیم. کتاب تلخی است. با اشارات فراوان به جزئیات. دیوانه کننده است و البته رشک برانگیز. لابلای جملات خلبان را کشف کردم.

 

گفتم خلبان، یاد حماسه خلبان در سفر به بیروت افتادم آن هم با عینک طبی. سفر پرمخاطره‌ای بوده و باید هم عکسش را قاب می‌کردند و با آن عکس یادگاری می‌گرفتند. بهتر از عکس یادگاری با موگرینی بود. نبود؟

روز چهارشنبه هفته گذشته صبح زود در دانشکده دندانپزشکی وقت داشتم. تا ساعت ۱۲ طول کشید. با اینکه صبحانه نخورده بودم اما توی ماشین که نشستیم دیدم دلم طاقت نمی‌آورد. آنقدر گفتم تا امیر آقا موافقت کرد رفتیم بیمارستان دیدن همکارانم.

 

هیچکدام انتظار نداشتند و همینش خوب بود. البته بیشتر همکاران بازنشسته شدند ولی باز تعدادی را از نزدیک دیدم و کلی انرژی گرفتم.

 

مخصوصاً یکی از همکارانم گفت که یک چیزی از من به یادگار نگه داشته و رفت و با یک تکه چسب کاغذی که من رویش یک شاخه گل رز کشیده و تاریخ زده بودم را آورد که برای اولین بار از کمدش می‌کند. لوکو پلاست دیگر از چسبیت درآمده بود. تاریخ پای نقاشی سال ۸۴ بود تقریباً ۲۰ سال پیش.

 

اینکه بچه‌ها به من می‌گفتند یادت هست در مورد ما چه می‌گفتی یا چه نظری داشتی و حرف‌های مرا به خاطر سپرده بودند قلبم را به تپش انداخته بود. یادم رفته بود که از ۸ صبح بیرونم و چیزی نخوردم.

 

همان همکار عزیزم زحمت کشید و یک لیوان سوپ بیمارستانی را قاشق قاشق به من خوراند. اما انقدر ذوق زده بودم که اصلاً احساس گرسنگی هم نمی‌کردم.

 

در تمام طول مدتی که بیرون بودیم راحت نشسته بودم و دیگر مثل قبل سُر نمی‌خوردم پایین و می‌دانستم چرا و هر لحظه برای دو دوست عزیز و همکار قدیمی‌ام که برای بهبود وضعیت جسمی من زحمت می‌کشند دعا کردم.

 

راستی برای اسپاسم شدید عضلات بین دنده‌ای سمت راستم می‌خواستم بروم پیش دکتر نجمی برای تزریق بوتاکس. ولی گویا به خاطر تحریم هواپیمایی ایران، بنده خدا امکان برگشتن به ایران را فعلاً ندارد. علی برکت الله به دولت سوم روحانی.

 

این پوستر انتخاباتی خاتمی است. در ویراستی کسی در جواب دیکری منتشر کرده بود. چقدر دنبالش بودم. آن موقع دقت نکرده بودم جالب است که در پوستر دو تا سید بالایی دارند گریه می‌کنند این یکی سید دارد فکر می‌کند.

 

باغیان رسانه بلد. مثل عکسی که یکی از نشریات‌شان از شهید سنوار گذشته زیر تیتر بزرگ یک مطلب دیگر «بوق ممتد پوچی». اما خیلی ریز روی عکس شهید تیتر دیگری زده است.

در مدل حکمرانی الهی آحاد ملت‌ها به خداوند اعتماد می‌کنند چرا؟ چون ایمان دارند که: " إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ " و وقتی خداوند می‌گوید به شیطان اعتماد نکنید، یعنی هر کسی که اعمال و رفتارش برابر با سیره الهی نیست قابل اعتماد نیست لذا هر مسئولی بیاید خدایی عمل کند به او اعتماد می‌کنند، تا کی؟ تا روزی که خدا محور عمل بکند.

امام خمینی رحمت‌الله‌علیه زمانی که حکم ریاست جمهوری بنی صدر را تفویض کرد فرمود تا موقعی که خدا محور عمل کنی به تو اعتماد می‌کنیم. الان هم هر رئیس جمهوری که تفویض می‌شود تا روزی که عملکرد او بر اساس بندگی خدا و خدمت به خلق خدا باشد مورد اعتماد است. لذا نظام جمهوری اسلامی عقد اخوت با هیچ فردی نبسته و اعتمادمان بر اساس تقواست.

 

حجت الاسلام ماندگاری برنامه سمت خدا ـ ۱۷ مهر ۱۴۰۳

 

بعد از سفر خلبان به بیروت یک حزب جدید ایجاد شده به اسم منقلبون. منقلبون می‌گویند با اینکه قبلاً با خلبان مشکل داشتند و مثلاً به جلیلی رأی دادند، اما اکنون بسیار پشیمان شده و دستبوس خلبان شجاع هستند. هر کسی هم که غیر از این فکر کند بودجه بگیر صهیونیست‌ها است و درک سیاسی ندارد و چه بسا احمق است.

 

اکنون در کنار اصلاح طلبان و نواصولگرایان، که زیر چتر وفاق جمع شدند و گروه انقلابی، منقلبون هم اظهار وجود کردند.

 

ما هم گفتیم باشد تا دولتتان بدمد.

 

رزق مؤخر: چقدر این صفحه خوب بود. آیات پایانی سوره مبارکه قصص و آیات ابتدایی سوره مبارکه عنکبوت. در آیه ۸۵ می‌فرماید قسم به قرآنی که بر تو نازل کردم، تو را به مکانی که از آن رانده شدی بازمی‌گردانم.

در ابتدای سوره مبارکه عنکبوت می‌فرماید گمان نکنید بی‌خیالتان می‌شوم، کاری می‌کنم راست و دروغتان آشکار شود جراح چاله میدونی. همچینم هرکی هر کی نی. به قول سید حسن نصرالله یواش یواش.

 

 

رزق مجدد: در آیه ۱۲ سوره مبارکه عنکبوت می‌فرماید کافران به مومنان می‌گویند راه ما را دنبال کنید بار گناهش گردن ما. با اینکه در آیه ۱۸ فاطر فرموده «و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نگیرد» در آیه ۱۳ ادامه می‌دهد و آنها علاوه بر بار سنگین گناهان خود بار گناهان هر که را گمراه کرده‌اند نیز به دوش می‌گیرند.

اما چطور؟

در تفاسیر درّالمنثور و نمونه روایات متعدّدى آمده است که هرکس در کار خوب یا بدى راه را براى دیگران باز کند، علاوه بر پاداش یا کیفرى که به هریک از عمل کنندگان و پویندگان آن راه مى‌دهند، پاداش یا کیفرى نیز به راهنما، مؤسّس و پایه‌گذار آن مى‌دهند.

 

رزق مؤخر: رزقم از یک صفحه قرآن کریم سوره مبارکه قصص آیات ۴۴ تا ۵۰

می‌فرماید قرآن را در تصدیق تورات فرستادیم، اهل کتاب گفتند هر دوی این‌ها جادو هستند، و همانگونه که تورات را انکار کردند قرآن را نیز انکار می‌کنند. (۴۸)

 

قوم یهود تماماً از مشی فرعونیان تبعیت می‌کنند، این دستاورد استعمار است. همان غرب‌گدایی که الان دچارش هستیم میان مسلمانان و جهانیان.

 

قبلاً در پست آبگوشت بزباش در موردش نوشته بودم.

 

رزق مجدد: در صفحه قرآن امروز از آیات ۵۱ تا ۵۹ سوره قصص به این آیه برخوردم: (ای رسول ما، با آنکه تو هادی خلقی) چنین نیست که هر کس را تو دوست بداری هدایت توانی کرد لیکن خدا هر که را خواهد هدایت می‌کند و او به حال آنان که قابل هدایتند آگاه‌تر است.(۵۶)

 

آخی همین چند روز پیش در ویراستی صحبتش بود که گفتم هدایت با خداست و استادی و شاگردانش هو کردند مرا. تشویقم می‌کردند با تلمذ در نزد این استاد به قرآن و دین جدیدی برسم. کد واژه‌های آشنا.

 

 

یکی نوشته: «همونطور که جراح و متخصص قلب وسط جراحی تیغ جراحی رو کنار نمیذاره، ادم عاقل هم وسط جنگ اسلحه‌اش رو زمین نمیذاره.»

 

«اینکه پزشکیان گفته حزب الله نمیتونه از خودش دفاع کنه ترجمه همون جمله ظریفه که اگر آمریکا یک دکمه بزنه زیرساخت‌های ما رو نابود میکنه

 

رذالت و حقارت جزء ذاتی اصلاحطلب هاست.»

 

حسین عباسی‌فر‌

 

 

آقا، شهید، خادم، می‌بینی چه شد؟ می‌بینی چه کردند؟این را گریان می‌نویسم. مانند برادرانمان در لبنان، غزه و یمن. تو هم گریان بخوان.