مرا آفرید آن که دوستم داشت

۴۴ مطلب در شهریور ۱۴۰۳ ثبت شده است

صدای همهمه مردها هر از گاهی در کوچه می‌پیچید: «گللل». حالا صدای غذا خوردن می‌آید و حتی سگها ساکتند. شب دم کرده تابستان تبریز است که روزی در تهران دلتنگش بودم.

 

عصر به امیر می‌گفتم گاهی حس می‌کنم قلبم نمی‌زند و بیدار می‌شوم. به دور و برم نگاه می‌کنم «زنده‌ام که!» و نفس‌های شکمی می‌کشم. درد که نه اما یک سنگینی منتشر روی سینه‌ام، سمت راستش اذیتم می‌کند و ساعت‌ها طول می‌کشد.

 

کاتلا خرید درون غارش. حالا تن نحیف‌تری مانده که قوتش سوپ میکس شده با چند تکه بربری خرد شده داخلش و گاهی کباب مرغ بخارپز است. پزشک عمومی با پیش زمینه قبلی حواسش به ریتوکسی‌‌مب بود و دارو ناکارآمد. تماس گرفتم با دکتر مسلمی. سرم اُآراس می‌نوشم به یاد کودکی. زمان جنگ، روی پله‌های زیرزمین خانه خواهرم و نمک و شکر و آب داخل پارچ استیل. آنتی‌بیوتیک هم مشغول بود. کاتلا خزیده در غارش.

 

به همکارم گفتم گوشتی که ساخته بودید آب کردم. گفت کلی مربای پوست هندوانه آماده کردم. این هفته ورزش نکردیم. هر چند دوست داشتم پاهایم را ماساژ بدهند و اسپلنت ببندیم. گفتم اسپلنت، اسپلنتی که سال ۹۳ برایم ساخته بودند، چون لاغر شدم اندازه نیست دیگر. از آتل پارچه‌ای استفاده می‌کنیم.

 

امروز خواهر مقیم روستایم کمی میوه و پنیر فرستاده. شلیل و زردآلو. زردآلوها را کمپوت کردیم. گفتم چند وقت پیش هوس کیک شلیل داشتم، شلیل نبود. حالا هم که نمی‌شود بخورم. بروم ببینم با شلیل چه می‌شود ساخت، زیاد است برای ما دو نفر میوه نخور.

 

نگذاشتم بفهمد باز بیمارم.

 

در بیان، وبلاگ برتری دیدم از یک بیمار ام‌اسی. خوشحال رفتم دیدم مدت‌هاست نمی‌نویسد. طبق معمول بیمار خوشبخت ام‌اس که با خنده با بیماری‌اش روبرو شده. وبلاگ‌های دنبال شده‌اش مونا و همدم روح بود و یکی دیگر. گفته بود محال است خسته شود از وبلاگ نوشتن. شده بود.

 

شب دم کرده تابستان تبریز است. صدای جانوری از دور می‌آید، قورباغه؟ ساکت است. این محله شب و روزهای تعطیل خلوت می‌شود. سوت و کور و اعیانی.

 

پلیکان دالماسی

عکسی که برنده جایزه بهترین عکاس حیات وحش سال شد. نام پرنده پلیکان دالماسی Dalmatian pelican، نام عکاس Helmut Moik: «یک چشم و ژست تقریباً انسانی، یک سر با تزئینات ظریف و یک شنل از پر که صورتش را پوشانده است، این یک پرتره مرموز باقی می‌ماند.» (+)

 

این پلیکان بزرگترین پلیکان در گونه پلیکانها و پرندگان آب شیرین است.

 

«این پرنده که در سپیده دم، در جزیره‌ای در دلتای دانوب رومانی، عکاسی شده است، هنوز در حالت خواب است، سرش ۱۸۰ درجه چرخیده و منقارش روی پشتش قرار گرفته و در پرها مدفون شده است… مانند بسیاری از پرندگان، پلیکان با یک چشم باز می‌خوابد و فقط نیمی از مغزش استراحت می‌کند… این تصویر از پلیکان دالماسی تامل برانگیزترین پرتره بزرگترین پرنده ماهیگیر اروپا است.»

 

پ.ن: عکس را با جمله اول در توییتر دیدم و رفتم تا ببینم داستانش چیست و داستانی داشت. البته عکس و مقاله مربوط به سال ۲۰۱۹ بودند.

در آیه ۵۴ سوره مبارکه نور می‌فرماید رهبری آنچه تکلیفش بود انجام داد، اطاعت نکردی؟ زیانی به او نمی‌رسد.

 

آمما! در آیه ۵۶ ادامه می‌دهد و هر کس ناسپاسی کرد البته که «فاسق» است.

 

در آیه ۵۷ هم خوشگلم ادامه می‌دهد ناسپاس‌ها فکر نکنند می‌توانند عاجزمان کنند، یک آشی برایشان بار گذاشتم از دور دورااااا.

 

خوش باشید فعلاً.

 

قرآن کریم

«اوایلِ بعد از رحلت امام که [شروع] این مسئولیّت جدید ما بود، این آقایان جناح چپ -که آن وقت هنوز چپ بودند، هنوز به این طرف منحرف نشده بودند- مثل آقای موسوی‌خوئینی، مثل آقای خاتمی می‌آمدند پیش ما [می‌گفتند] که آن جریان راست می‌گویند رهبری مال ما است؛ گفتم خب من چه بکنم، من چه کار کنم که وقتی آنها می‌گویند؛ خب، شما بگویید رهبری مال ما است. گفتم علاجش این است که شما که چپ هستید بگویید رهبری مال ما است؛ من انکار خواهم کرد؟ مسلّماً انکار نمی‌کنم؛ من رد خواهم کرد؟ نه، استقبال هم می‌کنم.»

 

 

 

رهبر حکیم انقلاب اسلامی، ۳۰ تیرماه ۸۸