- ۱۹ مهر ۰۳ ، ۰۹:۵۳
- ۰ نظر
«افشای رازهای قلب مثل خارجکردن مایع مغزی نخاعیه برای کم کردن تورم، قطعاً عمل نجاتبخشیه اما کثیفکاری هم داره.»
استیو تولتز/ هر چه باداباد/ ص. ۲۲۶
«افشای رازهای قلب مثل خارجکردن مایع مغزی نخاعیه برای کم کردن تورم، قطعاً عمل نجاتبخشیه اما کثیفکاری هم داره.»
استیو تولتز/ هر چه باداباد/ ص. ۲۲۶
وقتی رسیدم به طبقهی واحدم دیدم والریا پشت در آپارتمان ایستاده. دلسردی تهنشینشده را بر چهرهام تشخیص داد.
«چی شده؟»
«والدین تنیم رو دیدم.»
«چه قدر خوب! من یه خاله و دو تا پسرخاله اینجا دارم که رابطهی چندانی با هم نداریم، ولی متأسفانه پدر و مادرم نیومدهاند اینجا. خیلی عجیبه که آدم نمیتونه بفهمه کی میآد اینجا و کی نمیآد. به حرف هر کسی که ادعا میکنه میفهمه گوش نکن، چون اگر پای عزیزان خودشون وسط باشه میگن ارتباط عاطفی اون نیروییه که ارواح رو به سمت هم میکشه، ولی اگر صحبت کسی باشه که هیچ اهمیتی براشون نداره اصرار دارند که نیروی محرکهی جهان بیتفاوتیه.»
استیو تولتز/ هر چه باداباد/ ص. ۲۱۸
دیروز فیلمی دیدم که در آن به یکی از معجزات قرآن کریم درباره فرایند تولید عسل اشاره شده بود. حدود یک ماه پیش فیلم زبان اصلی دیده بودم درباره همین فرایند تولید عسل، برای اینکه در صفحه علمیام در ویسگون منتشر کنم چندین مقاله درباره زنبور عسل مطالعه کردم. اینکه تمام زنبورهای کارگر ماده هستند و اینکه زنبور عسل دو معده دارد و شهد اولیه در معده جلویی ذخیره میشود، هر زمان گرسنه بشود دریچه بین دو معده شل میشود و مقداری از شهد را میتواند بخورد. بقیه شهد وقتی وارد کندو شد به طور متناوب دهان به دهان میان زنبورهای عسل میچرخد و در معدههای آنها تحت تاثیر آنزیمها فعل و انفعالاتی روی شهد صورت میگیرد تا عسل به قوام مناسب برسد.
سپس عسل درون سلولهای کندو ریخته میشود و زنبورهای عسل آنقدر بال میزنند تا رطوبت عسل به میزان مطلوب کاهش یابد. کل این فرایند ۴۵ روز طول میکشد. سپس در سلولها پلمپ میشود.
این کشفیات ۳۰۰ سال پیش صورت گرفته است.
و اما قرآن کریم سوره مبارکه نحل:
وَأَوْحَىٰ رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ (۶۸) ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا ۚ یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ ۗ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (۶۹)
پیامها:
♦️نه تنها انتخاب مسکن و غذاى حیوانات با هدایت الهى است، بلکه همه کارهاى آنها راهى است که خداوند پیش رویشان گذاشته است: «سُبُلَ رَبِّکِ»
♦️ذلل (بر وزن عنق) است: رام شدهها. حرکت حیوانات در مسیرى که خداوند برایشان انتخاب نموده است، حرکت متواضعانه است: «سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا»
♦️عرش به معناى تخت حکومت. در اصل، به معنى ارتفاع و بلندى است. منظور از «یعرشون» کندوهایی است که توسط زنبور عسل ساخته مىشود. خانهسازى، مومسازى و عسلسازى، در کنار زهرسازى، توسط حیوان کوچکى مثل زنبور، از نشانههاى قدرت الهى است: «لَآیَةً»
♦️ تمام درسها و عبرتها، براى کسانى است که اهل فکر و اندیشه باشند «لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» وگرنه افرادى هستند که در تمام عمر از عسل استفاده مىکنند ولى حاضر به چند دقیقه فکر درباره آن نیستند.
منبع (+)
پست مربوط به فرآیند تولید عسل در ویسگون من (+)
توضیح تکمیلی بنده حقیر: بطون جمع بطن است، از آنجایی که در فیلم هم گفته میشود که زنبورها شهد اولیه را به دهان همدیگر منتقل میکنند و در معدههای مختلف کل کندو روی عسل انفعالاتی صورت میگیرد، بنابراین حتی اشاره به این موضوع در ۱۴۰۰ سال پیش جز معجزه چیز دیگری نیست.
و البته خاک بر سر من که در ۴۶ سالگی آنهم بعد از تماشای فیلمها فهمیدم.
تصمیم گرفتم کنجکاوی را بگذارم کنار چون داشتن و نداشتنش فرقی نمیکرد. هستیام هر چه قدر بیشتر ادامه پیدا میکرد بیشتر متوجه میشدم که دلیل اولویتداشتن جهالت برایم این بوده که بتوانم در وضعیت دائم انکار موجه* باقی بمانم.
استیو تولتز/هر چه باداباد/ص. ۲۱۲
* plausible deniability مطلع نکردن مقامات بالاتر از بعضی اقداماتِ دارای تبعات منفی، تا در صورت برملاشدن اقدامات، مقامات بالاتر (مثلاً رئیس جمهور) در دادگاه از اتهامات مصون بمانند.
(کشیش گفت:)
(خداوند) برای شما یک کلیسای جامع ساخت و شما فقط دربارهی لولاهای درش حرف زدید. از شما شرم میکند. شما مست خودتان بودید. قصدش این نبود که شما احساس خاصبودن کنید. فکر نمیکرد ظاهر برونی این قدر اهمیت پیدا کند. فکر نمیکرد تا این حد به تن برهنهتان بها بدهید. واقعاً پیشبینی نمیکرد که خودتان را در قیاس با دیگران تعریف کنید، با این که کل میدان بیناییتان را فقط ادراک خویشتن اشغال کند. از چیزهای عجیب و غریبی خجالت میکشیدید. به شما ذهن داد که دربارهی تجلیات قدرت ناپیدایش اندیشه کنید ولی وقتی دید فکر و ذکری جز شاخص تودهی بدنی خود ندارید، مات و مبهوت ماند. کاری کرد پیر شوید تا هر روز بر اختصار زندگیتان تمرکز کنید. عشق به خود همیشه فقط یک نقطهی آغاز به شمار میآمد. شما زندگی خودتان را کردید ولی نه برای او. چرا تا این اندازه احساس بیپناهی میکردید؟ چرا از یک گاف در حضور جمع بیشتر از خشم الاهی میترسیدید؟ نمیدانست که برای شما توجهی ناخواسته با انگیزهی جنسی محرک بسیاری از انتخابهای مهم زندگی و رفتارهایتان خواهد شد. دلواپس یک جوش بودید و نه بوی تعفن سر به فلک کشیدهی نعش گندیدهتان. واقعاً این را پیشبینی نمیکرد.»
استیو تولتز/ هر چه باداباد/ صص. ۲۰۱ ـ۲۰۲
شنبه، والریا مرا به گروه حمایت از اختلال اضطراب پس از مرگ برد. جلسه در یک ساختمان آجری قدیمی ته خیابان اینداستریتل برگزار میشد. وقتی وارد شدیم، مرد چاقی که روی صندلیاش وول میخورد گفت «تقریباً همهی بزرگسالیم تو جلسات رواندرمانی به حرفزدن از مرگ گذشت. عاقبتم رو نگاه کن، حالا مردهام و باز هم تو جلسهام. غیرقابلتحمله.»
استیو تولتز/ هر چه باداباد/صص.۱۹۱ـ۱۹۲
رزق مؤخر: چقدر این صفحه خوب بود. آیات پایانی سوره مبارکه قصص و آیات ابتدایی سوره مبارکه عنکبوت. در آیه ۸۵ میفرماید قسم به قرآنی که بر تو نازل کردم، تو را به مکانی که از آن رانده شدی بازمیگردانم.
در ابتدای سوره مبارکه عنکبوت میفرماید گمان نکنید بیخیالتان میشوم، کاری میکنم راست و دروغتان آشکار شود جراح چاله میدونی. همچینم هرکی هر کی نی. به قول سید حسن نصرالله یواش یواش.
رزق مجدد: در آیه ۱۲ سوره مبارکه عنکبوت میفرماید کافران به مومنان میگویند راه ما را دنبال کنید بار گناهش گردن ما. با اینکه در آیه ۱۸ فاطر فرموده «و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نگیرد» در آیه ۱۳ ادامه میدهد و آنها علاوه بر بار سنگین گناهان خود بار گناهان هر که را گمراه کردهاند نیز به دوش میگیرند.
اما چطور؟
در تفاسیر درّالمنثور و نمونه روایات متعدّدى آمده است که هرکس در کار خوب یا بدى راه را براى دیگران باز کند، علاوه بر پاداش یا کیفرى که به هریک از عمل کنندگان و پویندگان آن راه مىدهند، پاداش یا کیفرى نیز به راهنما، مؤسّس و پایهگذار آن مىدهند.
شروع کرد به بالا و پایین کردن اخبار هولناک؛ داستان شهرهایی را خواند که ویروس از پا درشان آورده بود، فیلم والدینی را تماشا کرد که میخواستند قرنطینه را بشکنند تا با فرزندانشان باشند، پست روسهایی را خواند که روشهای خودکشی بدون درد را به اشتراک گذاشته بودند. ولی هرج و مرج جهانی هم نتوانسته بود لحن پُر از نفرت هیچکدام از دوستان و فالوئرهایش را تعدیل کند یا مواضع تند و تیزشان را تغییر بدهد. کم و بیش همان آدمهای غیرقابلتحمل با نظرات غیرقابلتحمل و روش غیرقابلتحملی که ابرازشان میکردند؛ ورشکستههای اخلاقی جبههی راست در برابر سردرگمهای اخلاقی جبههی چپ، با تعابیر و تفاسیری یکی از یکی مزخرفتر.
استیو تولتز/هر چه باداباد/ص. ۱۸۶
تا گشته روا حاجت دیرینسالت
ای پیر خوشا بلندی اقبالت
هنگام عروج سرخ تو آمدهاند
اجداد مطهّرت به استقبالت
◻️
ای شیعهٔ حیدری، سپهدار ولی
ای کشتهٔ این محبت لمیزلی
میراث تو از ازل شهادت بودهست
فرزند دلاور حسینبنعلی (ع)
◻️
ای شیر جهاد و عارف جانآگاه
ای سوخته جان تو به عشق تو گواه
امضا شده است حکم آزادی قدس
با خون تو، سید حسنِ نصرالله
سعید سلیمانپور
صبح یعنی آغاز
و آغاز یعنی لبخندهایی که از تهِ دل باشد.
ما ته دلمان خالیست...
أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ (هود: ۸۱)