مرا آفرید آن که دوستم داشت

۱۷ مطلب در بهمن ۱۴۰۳ ثبت شده است

استاد بزرگواری داشتم که در نوجوانی مرا نصیحتی نمود و در ضمن سخن، مثالی زد و گفت: شیطان که به سراغ انسان می‌آید، مانند کسی است که یک قرقرۀ بزرگ نخی را برای انسان می‌آورد. اگر سر نخ را در دست گرفتی و کشیدی، تا قیامت باید بکشی. ولی اگر رها کردی، چون شیطان متکبر است، ناراحت می‌شود و می‌رود. «الشیطانُ اذا عُصِیَ لم یعد»؛ شیطان وقتی نافرمانی شود، باز نمی‌گردد. البته گاهی از دور نگاه می‌کند که ببیند آیا شخص، متزلزل است تا برگردد؛ ولی اگر محکم به دهانش زده شود و نافرمانی شود، مأیوس می‌شود.

 

استاد فاطمی‌نیا/ نکته‌ها از گفته‌ها/جلد دوم/ص. ۱۳۳

 

از کانال حرف حساب (+)

 

می‌دانی عزیز جان، لطیف جان، گفته‌ای خودت خلقمان کردی و زیر و بم سستی و سفتی ما را بلدی. من سر چیزی که ادعایی هم درش نداشتم سرنخ را گرفتم. کمکم کن که تا قیامت مرا نکشد.

مسعود سپهر، استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد شیراز

«مرحوم رئیسی داشت همه درهای امید را می‌بست تا اینجا شعار وفاق تا حدودی کار کرد و همین باعث شد که مقداری چرخ‌های مملکت بچرخد.» (+)

 

دونالد ترامپ در پاسخ به سوال خبرنگار درباره افزایش قیمت تخم مرغ:

« من 3 هفته است که رئیس‌جمهور شدم و کاری به کار تورم نداشتم. بایدن مقصر افزایش قیمت تخم مرغه، اما اینو بدونید در همین 3 هفته کشور به اندازه 4 سال پیشرفت کرده.» /جوان

میلاد رضایی: «از کرامات شیخ غرب‌گرها این است که به قول خودشون در سه هفته به اندازه چهار سال کشور را متحول کرده، ولیکن نتواسته مشکل تخم‌مرغ‌های مملکت را حل کند!»

 

دیروز که اینترنت نداشتم کتاب سرزمین عزرائیل جلال آل احمد را تمام کردم. اولین بار ترکیب سرزمین عزرائیل را بعد از طوفان الاقصی در ویراستی در پست کسی که اسمش یادم نیست دیدم و توضیح داد که این اسم یک کتاب است از جلال آل احمد. من هم دانلود کردم و شروع کردم به خواندن و نیمه کاره مانده بود.

 

«درست است که فرق میان اسرائیل و اعراب فرق میان قرن بیستم و ماقبل تاریخ است، اسرائیلى از اروپا یا آمریکا مهاجرت کرده مرد تکنیک این قرن است و عرب خاورمیانه‌اى همان مرد اهرام‌ساز «ایدول»پرست. و اسرائیلى با در آمد سرانه هزار دلار در سال و اعراب با ۷۵ دلار. و خرج روزانه آوارگان فلسطینى بین ٧ تا ۱۱ سنت یعنى ۸-۷ قران. وحشت‌آور نیست؟ ناچار اسرائیلى می‌برد. اما چه کسى مرد عرب را در دوره اهرام‌سازى نگهداشته؟ جز استعمار؟ و جز کمپانى؟ و جز اعوان و انصارش؟ و تجربه کوبا و الجزایر و چین نشان داده که دست استعمار را فقط با تبر مى‌توان برید نه با وعده و وعید و قول و قرار و اصول بشرى و‌ انسان‌دوستى! این است واقعه حتمى که اعراب خاورمیانه هم فهمیده‌اند. و خطر اینجا است. پس سر ژاندارم‌هاى محافظ لوله‌هاى نفت بسلامت باد! و من از این ناصر چنان کلافه‌ام که نگو. تو که با ملک حسین و امیر سعودى مى‌خواهى بچنین جنگى بروى آیا نمی‌دانى که کور خوانده‌اى؟

 

آیا نمی‌دانى که به امید حکومت کویت و قطر به سر هیچ چشمه‌اى نمى‌توان رسید؟ جالب این است که نماینده حکومت سعودى در سازمان ملل یک مسیحى لبنانى است و اجیر است و خدمت آنرا مى‌کند که مزد بیشتر بدهد. در حالى که نماینده آمریکا «آرتور گلدبرگ» یهودى است.

 

با چنین طناب پوسیده‌اى به چاه جنگ رفتن و تازه بامید واهى کمک‌هاى فورى ستاد زحمتکشان به‌چنین خطرى دست‌زدن - حقا که چنین درسى را باید در پى می‌داشت! و آیا اعراب بیدار شده‌اند؟»

 

صفحه::۱۰۳

 

نه جلال هنوز خوابند هنوز خوابند هنوز نوز نشخوار می‌کنند و شیر می‌دهند. هنوز هم مثل روستائیان عین الأسد فریاد می‌زنند «زنده باد همبستگی عرب و یهود!» هنوز هم مقالات روشنفکران ایرانی را گویی غربی‌ها می‌نویسند.

قرآن کریم فرمود اصولاً بشر برای عبادت خلق شده است و او کاری جز عبادت ندارد؛ فرمود: ﴿وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ اْلإِنْسَ إِلاّ لِیعْبُدُونِ﴾. 

این ﴿وَ مَا خَلَقْتُ﴾ با آن ﴿اِلاّ﴾ یعنی بشر هیچ کاری ندارد مگر عبادت.

یعنی تمام وقت او را باید عبادت پر کند.

اما معنای عبادت، این نماز و روزه نیست! اگر کسی این نماز پنج وقت را خواند روزه را گرفت واجبات را عمل کرد و بقیه را به امور عادی گذراند، این عبادت کرد؛

 اما ﴿إِلاّ لِیعْبُدُونِ﴾ نیست!

 

آن کسی به این آیه عمل کرده است که ما به تک تک شئون او عرض ادب می‌‌کنیم.

 

در زیارت «آل یاسین» ما به تک تک حالات وجود مبارک ولی عصر سلام می‌فرستیم: 

«اَلسَّلامُ عَلَیکَ فی‏ آناءِ لَیلِکَ وَاَطْرافِ نَهارِکَ» یعنی تو غرق عبادت خدایی و جمیع شئون تو در مسیر این است! 

 قهراً تجارتش می‌شود عبادی، سیاستش می‌شود عبادی.

 

تو جمیع شئونت بنده خداست، من هم به تک تک شئونت سلام می‌ فرستم.

 

 

آیت الله جوادی آملی/ پیاده‌سازی سخنرانی عمومی؛ مهر ۱۳۸۲

 

ایرنا: مدیرکل حفاظت محیط زیست استان بوشهر گفت نخستین تصویر از حضور پلنگ ایرانی در کروهای شهرستان عسلویه در جنوب این استان به ثبت رسید.

 

 

 

میلاد رضایی در رابطه با پخش این خبر نوشته: «با آغاز رزمایش‌های بزرگ اخیر ایران در جنوب ایران ، اعلام شد ایران به زودی شهرهای زیردریایی موشکی و… رونمایی می‌کند.

 

بجز آن از سوی دیگر از سوی مقامات نظامی اعلام شده که در کوههای مشرف به خلیج فارس پایگاه‌های موشکی بزرگی قرار دارد.

 

حالا بعد از این صحبت‌ها متوجه می‌شویم یک دفعه پلنگ ایرانی در این مناطق برای اولین بار دیده شده است. لفظ اولین بار داشته باشید.

 

سیستم جاسوس‌های محیط زیست که براساس NGO های مختلف فعال هستند گویا دوباره فعالیت‌های خود را آغاز کردند.

 

در دولت حسن روحانی تیم‌های مختلف جاسوسی به بهانه مطالعه روی پلنگ و شیر و گونه‌های نادر سعی می‌کردند در اطراف مناطق نظامی دوربین‌های مخصوصی را جهت جمع آوری اطلاعات نصب کنند.

 

نکته مهم اینجا بود که این برخی از شبکه یهودیان مخفی زیتون در این ماجرا نقش داشتند و یکی از آنها برای حفظ اسرار خود در زندان به صورت خیلی حرفه‌ای خودکشی کرد.

 

دستگیری آن شبکه، آن زمان یک آبروریزی و شکست بزرگ برای سازمان‌های اطلاعاتی غربی محسوب شد.»

 

کانال ایران شهر خورشید (+)

 

سرنوشت همانطور دعاهاى خیر را مى‌خورد که وزغ مگس‌ها را! مى‌جهد دنبالشان! لهشان می‌کند! داغانشان می‌کند! مى‌دهدشان اندرون!

 

ص. ۶۱۱

 

به هر ضرب و زوری بود مرگ قسطی را تمام کردیم. به نظرم حدود ۳۰ صفحه آخر را یک جا خواندیم. انتظارم البته چیز دیگری بود اما پایان وحشتناک‌تری داشت. مخصوصاً در آن صحنه‌هایی که اضطرار، خشم، بیچارگی، عشق و درماندگی گنده خوشگله از مرگ کورسیال را توصیف می‌کرد من داشتم شکنجه می‌شدم. چون یاد پنجشنبه‌ای افتادم که خبر دادند شوهر همکارمان در تصادف به رحمت خدا رفته است.

داشتم دیوانه می‌شدم دلم می‌خواست هرچه زودتر کتاب تمام بشود. حتی شده آنطور.

لعنت بهت سلین.

تا همین چند وقت پیش نتوانسته بودم با کتاب صوتی کنار بیایم، اما حالا عصرها گاهی کتاب خار و میخک شهید یحیی سنوار گوش می‌دهم. قبل از اینکه از ویراستی فرار کنم یکی از کاربران که نویسنده هم بود و اسمش خاطرم نیست، دو سه فصلش را در یکی از اتاق‌هایش خوانده بود. یادم رفته بود تا اینکه خیلی اتفاقی وقتی دنبال چیز دیگری بودم لینکش را پیدا کردم و رفتم غزه. آنوقت در دو دنیای مختلف یکی در فلسطین اشغالی؛ در باریکه غزه و کرانه باختری و یکی در فرانسه در یک محدوده زمانی تقریباً به هم نزدیک با نسلی قهرمان‌پرور و نسلی از هم گسیخته پیش رفتم/می‌روم.

دیشب که اولین صفحات کتاب دسته دلقک‌های سلین را می‌خواندیم من در غزه بودم، زیر بمب‌های چند تنی آمریکایی. که «طیاره دهشت» می‌ریخت روی سر مردم. با همان کیفیت: تن‌های آش و لاش، نوزاد سوخته که پدرش دنبال دبه‌ای آب بود و از خدا می‌پرسید آیا این درست است؟

 

متن کامل اینجا

 

عکسی بود از رئیس‌جمهور

دیدم که گرفته در کفش بیل

 

گفتم صد شکر گویی این‌بار

فارغ ز تعلل است و تعلیل!

 

سرچشمه مشکلات را یافت

گیرد سر چشمه را به تعجیل!

 

دیدم که نشست و همره بیل

ده کارگروه داد تشکیل!

 

گفتم که چه نیک شیخ سعدی

بهرش زده است طرفه تمثیل۱

 

بیل ار سر چشمه را نگیرد

پر شد، نتوان گذشت با فیل!

 

تعطیل شده‌ست کل کشور

موقوف شده‌ست کار و تحصیل!

 

کرده‌ست فتور خارج از حد

بر بنیهٔ اقتصاد، تحمیل!

 

از بسکه معطل‌اند و عاطل

تعطیل نهند پشت تعطیل!

 

من نیز کنم به بیت آخر

از دولت پرتلاش، تجلیل

 

چون شعر نداشت بوق سانسور:

مفعولُ مفاعلن مفاعیل!

 

سعید سلیمان‌پور

 

 

۱. سر چشمه شاید گرفتن به بیل

چو پر شد نشاید گذشتن به پیل

 

سعدی

 

امام خامنه‌ای:: مذاکره با آمریکا هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نیست و هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد؛ دلیل؟ تجربه!

 

حسام‌الدین آشنا:خوانش دوم:

مذاکره با آمریکا (باید) هوشمندانه عاقلانه و شرافتمندانه (باشد) و تأثیری در رفع مشکلات کشور (داشته باشد)؛ دلیل؟ تجربه!

 

 

در حدیثی از حضرت امام صادق(علیه‌السلام) آمده است: «إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً غَتَّهُ بِالْبَلَاءِ غَتّا»؛ خدا زمانی که بنده‌ای را دوست بدارد او را در دریای شدائد غوطه‌ور می‌سازد. یعنی همچون مربّی شنا که شاگرد تازه‌کار خود را وارد آب می‌کند تا تلاش کند و دست و پا بزند و درنتیجه ورزیده شود و شناگری را یاد بگیرد، خدا هم بندگانی را که دوست می‌دارد و می‌خواهد به کمال برساند، در بلاها غوطه‌ور می‌سازد.

 

 

استاد اصغر طاهرزاده/ فرزندم اینچنین باید بود/ ج. ۱

از کانال حرف حساب (+)

 

 

در آیه ۵۵ سوره حج صفحه ۳۳۸: وَلَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی مِرْیَةٍ مِنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَقِیمٍ

 

صفت عقیم ذهنم را درگیر کرد. در تفسیر نور آمده: 

عقیم: عقم: خشکیدن. خشک شدنى که مانع از اثر باشد. «عقمت مفاصله»: بندهاى بدنش خشکید، به درد لا علاج گویند «داء عقام».

عقیم: زن نازا،.

یوم عقیم روزى است که خیرى و سرورى در آن نیست، آن در قرآن در وصف باد، عذاب و زن نازا آمده است.

بعد از برپایى قیامت، فرصتى نیست که گذشته خود را جبران کنیم. (لینک)

 

روزی است که امیدی به کسی نیست نه پدر به داد فرزند می‌رسد نه زن و شوهر نه فرزند به داد پدر و مادر. روزی که هر کسی حق شفاعت ندارد مگر خداوند اجازه بدهد، روزی که در توصیفش آمده است فرشتگان به ردیف می‌ایستند و به اصطلاح جلوی رحمان کسی جیکش در نمی‌آید. 

همان یوم عبوس که اهل خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها گفتند و در سوره انسان آمده است. 

وحشتناک، وحشتناک و وحشتناک. روزی که در همین صفحه آمده است در نزد خداوند به اندازه هزار روز ما در زمین است. طولانی: «... وَإِنَّ یَوْمًا عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ» (۴۷)

این آیه شش مرتبه در قرآن تکرار شده است.  یاد خلقت جهان در ستة أیام افتادم. گنجشک نیست که لامصب. ذهنم را می‌گویم.